گوناگون

تکنولوژی چه تاثیری بر توسعه محصولات دارد

در دنیای رقابتی امروز، شما باید هر روز به فکر رشد و توسعه کسب و کار خود باشید. وجود فناوری و رسانه های اجتماعی نیز شرکت های کوچک و بزرگ را به تبلیغ کسب و کار خود در این فضاها سوق داده است. در چند سال گذشته، شرکت ها در سراسر جهان به اهمیت توسعه دهندگان کسب و کار پی برده اند. شرکت های بزرگ و متوسط ​​معمولاً کارشناسان توسعه کسب و کار را برای تبدیل شدن به توسعه دهندگان مشاغل استخدام می کنند. آنها حتی ممکن است یک واحد با چندین کارمند تشکیل دهند تا با تاکتیک ها و استراتژی های لازم برای توسعه و پیشرفت مقابله کنند.

توسعه در مشاغل کوچک کار تیم است و بزرگترین مسئولیت بر عهده رهبر تیم است. در دنیای تجارت پر رقابت امروزی، اگر شخص یا شرکتی فاقد استراتژی لازم برای این نوع توسعه باشد، محکوم به شکست است. در ادامه توسعه کسب و کار را تعریف می کنیم، سپس بهترین استراتژی ها را در این زمینه خواهید دانست. همچنین به مهارت ها و وظایفی که کارشناسان و کارآفرینان باید داشته باشند اشاره شده است.

توسعه کسب و کار چیست؟

وقتی از صاحبان مشاغل می‌پرسید که توسعه کسب‌وکار به چه معناست، احتمالاً پاسخ‌های مختلفی خواهید شنید. می توان گفت که رشد کسب و کار در مورد شناسایی راه های بلند مدت برای افزایش ارزش از طریق توسعه روابط، بازارها و مشتریان است.

مسئولیت اصلی یک توسعه دهنده کسب و کار، رشد یک کسب و کار است. بسته به نوع کسب و کار، وظایف و استراتژی های روزانه برای رسیدن به این هدف متفاوت است. اما ماموریت کلی یکسان خواهد ماند.

توسعه کسب و کار به بهترین وجه توسط محقق تجاری اسکات پولاک در سال 2012 تعریف شده است: «ایجاد ارزش بلندمدت برای یک سازمان از مشتریان، بازارها و روابط». با ایجاد موقعیت‌های برد-برد، می‌توان مشارکت‌هایی را شکل داد که برای همه طرف‌های درگیر ارزش زیادی دارد. ارزش ذکر شده در تعریف پولاک از توسعه کسب و کار تنها به پول اشاره نمی کند. البته، پول هدف هر تجارت سودآور و توسعه تجارت است. اما باید در نظر داشت که این پول در کوتاه مدت به دست نمی آید.

بنابراین، نگرانی اصلی توسعه‌دهنده کسب‌وکار این است که این ارزش ثابت باشد و مزایای بلندمدتی برای کسب‌وکار داشته باشد. به همین دلیل می توان گفت که هنر ایجاد روابط بلندمدت و ایجاد موقعیت های برد-برد با همه ذینفعان درگیر به منظور ایجاد ارزش برای سازمان شما، توسعه کسب و کار نامیده می شود.

استراتژی های توسعه کسب و کار

همه شرکت ها توسعه و رشد تجاری یکسانی ندارند. در واقع، بیشتر فعالیت های بسیاری از متخصصان ماهیت فرصت طلبانه دارد. این امر در مورد بسیاری از فروشندگان صدق می کند و نتایج کوتاه مدتی را به همراه دارد.در این بین، اگر به دنبال بهبود دائمی هستید، باید یک استراتژی رشد کسب و کار داشته باشید تا فرآیندها و رویه های توسعه کسب و کار با اهداف هماهنگ باشد.استراتژی های شرکت.

تصمیم گیری در مورد اهدافی که باید دنبال شود و استراتژی های استخدام برای توسعه کسب و کار جدید در واقع یک تصمیم مهم است. یک استراتژی خوب می تواند به خوبی اجرا شود و رشد و سودآوری بالایی ایجاد کند. 23123 استراتژی اشتباه می تواند مانع رشد و نابودی استعدادهای ارزشمند شود. در این بخش، چگونگی تدوین برنامه ای برای استراتژی های توسعه کسب و کار برتر را مورد بحث قرار می دهیم.

1. شبکه سازی

شبکه سازی جهانی ترین استراتژی توسعه کسب و کار است. این نظریه برای نشان دادن اینکه خدمات خرید حرفه ای ریشه در روابط دارند ساخته شده است.23123 قبل از شبکه های دیجیتال، بهترین راه برای ایجاد روابط جدید از طریق شبکه های چهره به چهره بود.

درست است که بسیاری از روابط از این طریق توسعه می یابند و با مخاطبان هدف شبکه خود می توانید تجارت جدیدی ایجاد کنید. اما محدودیت‌هایی در این زمینه وجود دارد.23123 خریداران امروزی تحت فشار زیادی هستند و شبکه‌سازی حضوری کاری زمان‌بر است، به‌ویژه اگر برای این نوع جلسات نیاز به سفر باشد، هزینه‌های بالا نیز بر مشکلات می‌افزاید. .

با توجه به اینکه در عصر دیجیتال هستیم، تکنیک های جدید شبکه های دیجیتال می تواند از نظر هزینه و زمان به شما کمک کند. درست است که شبکه های اجتماعی نیز نیازمند سرمایه گذاری زمان و توجه هستند، اما این روزها بهترین راه حل است. توسعه. . اگر بتوان از شبکه های دیجیتال موجود به صورت حرفه ای استفاده کرد، نتیجه خوبی در توسعه کسب و کار خواهید گرفت.

2. تبلیغات

اگر بتوانید مستقیماً با حمایت از رویدادها و کمپین های تبلیغاتی کسب و کار خود را توسعه دهید، بسیاری از مشکلات حل می شود. به این ترتیب نیازی به استخدام کارشناسان خارج از شرکت نیست و هزینه های زیادی را متحمل می شود.23123 مطالعات نشان داده است که تبلیغات سنتی با رشد کمتری همراه است. تنها زمانی که این نوع تبلیغات با تکنیک های دیگر مانند سخنرانی در یک رویداد ترکیب شود، این تکنیک ها موثر خواهند بود.

در مطالعات بیشتر در مورد استراتژی تبلیغات، محققان امیدوار کننده ترین نوع استراتژی را تبلیغات دیجیتال با هدف گذاری مناسب نام برده اند. این به کسب و کارها اجازه می دهد تا پیام ها و پیشنهادات خود را با هزینه کمتر به افراد مناسب برسانند و کسب و کار را جذب کنند.

3. استراتژی بازاریابی تلفنی، ایمیلی و پیامکی

شرکت های خدمات حرفه ای ده ها سال است که از تماس های تلفنی و پیام های متنی برای هدف قرار دادن مستقیم مشتریان بالقوه استفاده می کنند. فریبکاران نیز از این روش استفاده می کنند. .روش استفاده شد.

با توجه به این چالش ها برای این نوع استراتژی و اینکه قیمت نهایی نیز نسبتاً گران است، این استراتژی باید توسط متخصصان برنامه ریزی شود. اگر این نوع استراتژی به خوبی انجام نشود، تاثیری در توسعه کسب و کار شما نخواهد داشت و صرفا مستلزم صرف زمان و هزینه های اضافی خواهد بود.

کلید این نوع استراتژی توسعه، ارائه یک پیشنهاد جذاب به یک لیست کاملا واجد شرایط و پاسخگو است. یعنی افراد خاصی را مورد خطاب قرار داده است نه اینکه افراد را تصادفی انتخاب کند. دستیابی به این ترکیب کار ساده ای نیست و نیاز به یک متخصص و مدیر توسعه کسب و کار دارد.

4. بازاریابی محتوا

استراتژی محتوا، تخصص و تجارت شما را در معرض خریداران و مشتریان بالقوه و منابع ارجاع قرار می دهد. 23123 این امر از طریق تولید محتوا، تولید محتوایی که تخصص شما و نحوه استفاده از آن برای حل مشکلات مشتری را نشان می دهد، به دست می آید. 23123 این است که استراتژی اصلی توسعه کسب و کار برای خدمات حرفه ای کتاب، مقاله و کنفرانس است. آن را مانند سایر استراتژی های رشد کسب و کار متحول کرد.

اکنون، با شروع ارتباطات دیجیتال، ایجاد تخصص خود در یک بازار هدف آسان تر و سریعتر است. موتورهای جستجو شرایط را برای افراد و کسب و کارها به گونه ای مساوی کرده اند که افراد و مشاغل نسبتاً ناشناخته حتی خارج از محدوده جغرافیایی و فیزیکی آنها شناخته می شوند.

وبینارها و پخش زنده سخنرانی عمومی را دموکراتیک کرده اند. وبلاگ ها و وب سایت ها نیز عملکرد این نوع استراتژی را بهبود بخشیدند. ویدئوها و رسانه های اجتماعی نیز به کمک این نوع استراتژی کسب و کار آمده اند و کارشناسان تازه کار توسعه کسب و کار می توانند به بازار گسترده ای دست یابند.

درست است که تغییر بزرگی در این نوع استراتژی توسعه کسب و کار رخ داده است، اما در عین حال این تغییرات شرکت ها را به رقابت تنگاتنگ تر سوق داده است. اگر بتوانید از این فضای موجود بهترین استفاده را ببرید برای توسعه کسب و کارتان بسیار مفید خواهد بود.

وظایف و مهارت های مورد نیاز مدیر و توسعه دهنده کسب و کار

برای اینکه بتوانید در توسعه کسب و کار برتر باشید، باید مهارت های لازم را داشته باشید و در این زمینه بسیار مطمئن باشید. تمام تلاش های یک توسعه دهنده کسب و کار موفق به شبکه ای قوی از “روابط” متکی است. 23123 این مستلزم ایجاد، مدیریت و استفاده از یک رابطه قوی مبتنی بر اعتماد، احترام و درک متقابل است که برای طرف های مختلف درگیر ارزش ایجاد می کند.

در ادامه مهارت های اصلی که یک کارشناس توسعه باید داشته باشد را به اختصار توضیح می دهیم. با این حال، توجه داشته باشید که مهمترین مهارت این نوع توسعه دهندگان، مهارت ارتباطی است.

1- مهارت های فروش؛

اگرچه نقش‌های توسعه و فروش کسب‌وکار اهداف متفاوتی دارند، توسعه‌دهندگان وظایف و مسئولیت‌های مشابهی دارند. به همین دلیل، مهارت های اولیه فروش از جمله مهارت ها و وظایفی است که یک کارشناس توسعه کسب و کار باید به آن تسلط داشته باشد.

برای هدف قرار دادن فرصت های رشد، یک متخصص باید بتواند اعضای مخاطبان شرکت را شناسایی کند و به طور موثر فرصت ها را بیابد و دنبال کند. علاوه بر این، توسعه دهندگان کسب و کار به مهارت هایی برای ایجاد روابط با شرکای بالقوه یا مشتریان بالقوه نیاز دارند. این می تواند شامل مواردی مانند برقراری تماس تلفنی یا تشکیل جلسات حضوری برای بحث در مورد فرصت های بالقوه و فروش ایده مشارکت باشد که به نفع همه طرف های درگیر باشد.

هر کسب و کاری برای رشد نیاز به یافتن مشتریان دارد، اما همه مشتریان بالقوه، مشتریان مناسبی نیستند. توانایی ارزیابی اینکه آیا یک مشتری بالقوه واجد شرایط است یا می تواند با سایر اعضای مخاطبان شما به عنوان هدفی برای کسب و کار شما شریک شود، برای توسعه کسب و کار بسیار مهم است.

مهارت ها و اطلاعات زیادی وجود دارد که یک متخصص توسعه کسب و کار باید بداند تا مهارت های فروش خود را بهبود بخشد. این مهارت های اضافی شامل چشم انداز، به روز رسانی قیف فروش، یا ساختن یک پلت فرم مدیریت مشتری و پرورش روابط با مشتری است.

درست است که کارشناسان توسعه کسب و کار به طور نزدیک و موثر با مدیر فروش و تیم او همکاری می کنند و در فرآیند فروش شرکت می کنند. اما تیم فروش مسئول بستن معاملات و تبدیل سرنخ ها به مشتری است. کارشناسان توسعه فروش باید توانایی ساده سازی فرآیند فروش را برای بهبود موفقیت کسب و کار داشته باشند. به همین دلیل، کارشناسان توسعه و اعضای تیم فروش همکاری نزدیکی با هم دارند.

2- مهارت های بازاریابی;

در بسیاری از شرکت ها، بخش توسعه کسب و کار معمولاً نسبت به بخش فروش و بازاریابی هماهنگ تر است. اگرچه یک کارشناس توسعه باید مهارت های فروش داشته باشد. اما آنها همچنین باید اصول اولیه بازاریابی را درک کنند و آنها را در بخش خود به کار ببرند. در نهایت، هدف هم بازاریاب و هم توسعه‌دهنده کسب‌وکار، رشد کسب‌وکار است، اگرچه روش‌های انجام این دو مسئولیت ممکن است متفاوت باشد.

کسب و کارهای کوچک ممکن است منابع لازم برای استخدام یک تیم بازاریابی کامل را نداشته باشند، بنابراین برخی از وظایف مرتبط با بازاریابی ممکن است به توسعه دهندگان کسب و کار برون سپاری شوند یا برعکس. این وظایف شامل یافتن راه هایی برای ارتقای نام تجاری، گسترش بازار، به دست آوردن مخاطبان جدید و افزایش آگاهی است. . این مهارت و وظیفه برای توسعه دهندگان و متخصصان کسب و کار مشترک به نظر می رسد، اما از نظر ظاهری بیشتر شبیه هم هستند. تفاوت بین این دو در بخش وظایف و مهارت های مدیر توسعه کسب و کار مورد بحث قرار می گیرد.

3- هوش اقتصادی;

هوش تجاری بینش و درک عمیقی از بازار به دست می آورد. به عنوان بخشی از رشد کسب و کار، ایجاد این نوع مهارت شامل تحقیقات مورد نیاز در مورد شرکت ها و رقبا است که برای به دست آوردن دید وسیع تری از بازار هدف ضروری است. جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها نیز بخشی از هوش اقتصادی است. برخی از رایج ترین انواع داده هایی که برای توسعه مفید هستند عبارتند از: اندازه بازار بالقوه، هرگونه تغییر در آن، و انواع کمپین هایی که پاسخ های مثبت ایجاد می کنند، سهم بازار. برای توسعه این مهارت، کارشناس توسعه می تواند با تحقیق، جمع آوری داده ها و یادگیری بیشتر در مورد هدف شروع کند.

4- مهارت های ارتباطی

بدون مهارت های ارتباطی قوی، موفقیت در دنیای تجارت دشوار خواهد بود. توسعه دهندگان کسب و کار باید بتوانند با اطمینان و شفافیت بنویسند و صحبت کنند و همچنین به نظرات و نگرانی های مشتریان بالقوه گوش دهند. اگرچه گاهی اوقات یافتن مخاطب برای یک معامله دشوار است، اما مسئولیت ایجاد سرنخ و جذب افراد در طول فعالیت بر عهده کارشناس توسعه تجارت است.

یک متخصص توسعه کسب و کار باید بتواند خلاقانه فکر کند، نیازهای دیگران را درک کند و اولویت بندی کند تا بتواند در مذاکرات موفق شود. همانطور که قبلا ذکر شد، مهارت و وظیفه اصلی یک توسعه دهنده کسب و کار، مهارت های ارتباطی هم به عنوان یک متخصص و هم به عنوان یک مدیر است. البته مهارت های ارتباطی مدیر توسعه کسب و کار در قسمت او بیشتر توضیح داده شده است.

5- استفاده از فرصت های جدید

جستجوی فعال فرصت‌های جدید از نظر خط تولید، بازارها و چشم‌اندازها یا آگاهی از برند یکی از مهارت‌های اصلی یک متخصص توسعه کسب‌وکار است که بخش مهمی از موفقیت کسب‌وکار است. آنها شغل جدیدی ایجاد می‌کنند. جلسات ارزیابی بازاریابی و کشف فرصت را با نمایندگان فروش و بازاریابی برگزار کنید تا وقتی فرصت جدیدی شناسایی شد، همه تیم ها با هم همکاری کنند تا امکان معامله را بررسی کنند.

6- تهیه گزارش کار.

یکی دیگر از وظایف کارشناسان توسعه کسب و کار گزارش به موقع به فروشندگان و مدیران توسعه است تا بتوانند اقدامات لازم را به موقع انجام دهند.

آنها باید یافته‌های خود مانند فرصت‌های بازار و روندهای بازار را با نمایندگان فروش و مدیران توسعه به اشتراک بگذارند. این امر موفقیت های بسیاری را برای بقا و تداوم فعالیت های سازمان به همراه دارد.

7- برنامه تمرینی تیم را تعیین کنید.

یک مدیر توسعه کسب و کار باید یک مربی عالی نیز باشد. او با یادگیری، آگاهی و آموزش در مورد راه حل های مختلف موجود، به مشتریان خود ارزش می افزاید. از طریق سمینارها، کنفرانس ها و آموزش ها می توان روابط قوی با مخاطبان وسیعی برقرار کرد. در ادامه به اختصار به برخی از مهارت ها و وظایف مهم مدیر توسعه کسب و کار می پردازیم. اما نقش های متفاوتی دارند.

8- اطلاعات ارزشمند را با تیم به اشتراک بگذارید.

مسئولیت‌های یک مدیر توسعه کسب‌وکار شامل ایجاد روابط با در نظر گرفتن چشم‌اندازهایی است که منجر به حفظ روابط بلندمدت و به اشتراک گذاشتن اطلاعات ارزشمند با افراد درگیر در تجارت می‌شود.

مدیر توسعه کسب و کار باید توانایی برقراری ارتباط با افراد یا شرکت هایی را داشته باشد که می توانند با یکدیگر شریک شوند و به طور مستمر از یکدیگر سود ببرند. در عین حال، Expert Developer باید اطلاعات لازم را در اختیار مدیران قرار دهد تا این نوع افراد و شرکت ها را بیابند و برای اطمینان از سرمایه گذاری خود در تماس باشند. اینجاست که وظایف حیاتی یک مدیر توسعه کسب و کار در مهارت های ارتباطی نقش می بندد.

9- تبلیغات و برندسازی;

این نوع مهارت توسط مدیر و کارشناس توسعه کسب و کار نیز به اشتراک گذاشته می شود، با این تفاوت که مدیران توسعه کسب و کار به دنبال فرصت هایی برای ایجاد مشارکت با افراد یا شرکت های دیگر هستند، بنابراین توانایی تبلیغ موثر یک برند یا نام تجاری بسیار 23123 خواهد بود. مدیر توسعه بازاریابی در کار فروش محصولات به مشتریان عادی نیست. مهارت های بازاریابی در راستای مهارت های ارتباطی مدیران توسعه کسب و کار است و وظیفه این نوع مدیر توسعه کسب و کار جلب اعتماد سایر افراد و کسب و کارها برای سرمایه گذاری، مشارکت و نمایندگی است.

10- مهارت در تجزیه و تحلیل داده ها و ROI;

مدیر توسعه کسب و کار باید توانایی تجزیه و تحلیل داده ها و نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را داشته باشد. اندازه گیری ROI توسط یک مدیر کسب و کار، که شامل ROI توسعه دهنده کسب و کار است، به چرخه فروش، نیازهای کسب و کار و صنعت بستگی دارد، در صنایع مختلف متفاوت است. تجارتی که در آن مشغول است. برخی از معیارها شامل درآمد، تعداد معاملات ایجاد شده از طریق مشارکت و کانال های دیگر، و همچنین خط لوله فروش و تأثیر تیم توسعه کسب و کار بر آن خط لوله است.

دارای مهارت‌هایی برای ارائه واضح پیشرفت کسب‌وکار و همچنین مهارت‌های سازمانی برای پیگیری کارهایی که برای هدایت رشد کسب‌وکار انجام می‌شود.

بسیار ضروری است که کارآفرین بتواند وظایف خود را به خوبی مدیریت کند و در این مسیر شغلی موفق باشد.

11- انجام و مدیریت پروژه;

توسعه یک کسب و کار یک پروژه بزرگ و پیچیده است. مدیریت دقیق آن برای موفقیت کلی در این زمینه ضروری است. برخی از مهارت های مورد نیاز برای یک مدیر پروژه عالی قابل انتقال به صنعت توسعه کسب و کار است.

این مهارت ها شامل رهبری، مدیریت تیم، توانایی نظارت و مدیریت ریسک است. مدیریت تیم توسعه کسب و کار شامل پشتیبانی کار تیمی، حل تعارض و بررسی عملکرد است.

دنیای دیجیتال؛ راهی برای توسعه کسب و کار

در دنیای رقابتی امروز، هر کسب و کاری برای بقا نیاز به رشد دارد. دنیای تجارت سنتی که در آن فقط یک شرکت خاص می توانست خدمات خاصی را ارائه دهد به پایان رسیده است. 23123 در حال حاضر مشتریان گزینه های زیادی برای انتخاب محصولات و خدمات مورد نیاز خود دارند که با معیارهای مختلف انتخاب می کنند. 23123 این وظیفه توسعه دهندگان است. این یک تجارت است که خدمات و محصولات خود را بیشتر در معرض دید مشتریان بالقوه قرار می دهد، از طریق گسترش تجارت به یک شراکت یا آژانس اعطا.

دنیای دیجیتال نیز می تواند در این زمینه به کسب و کارها کمک زیادی کند، در عین حال محیط رقابتی شدید در این دنیا حاکم است.23123 صاحبان مشاغل در Karlib می توانند بهترین کارشناسان توسعه کسب و کار را استخدام کنند. در عین حال افرادی که سابقه ای مانند مدیریت بازرگانی دارند و می توانند توسعه دهنده کسب و کار باشند می توانند با ارسال رزومه خود شانس خود را برای استخدام در شرکت های معتبر امتحان کنند. در این مسیر با کارلیب همراه باشید.

با توجه به اهمیت روزافزون داده ها در تصمیم گیری، افزایش تمرکز مشتری، طراحی و تغییر روش های توسعه نرم افزار، نقش مدیران محصول در حال گسترش است.

مدیران محصول چسبی هستند که جنبه های مختلف یک محصول، از جمله مهندسی، طراحی، موفقیت مشتری، فروش، بازاریابی، عملیات، مالی، حقوقی و غیره را به هم مرتبط می کند. آنها نه تنها تصمیم می گیرند که چه چیزی ساخته شود، بلکه بر هر جنبه ای از نحوه ساخت محصول نیز تأثیر می گذارند.

برخلاف مدیران محصول گذشته، که اغلب بر اجرا متمرکز بودند و عملکردشان با تحویل به موقع پروژه های مهندسی سنجیده می شد، مدیران محصول امروزی بیشتر به یک مینی مدیر عامل محصول تبدیل شده اند. آنها نقش های مختلفی را بازی می کنند، از دانش گسترده خود برای تصمیم گیری های تجاری استفاده می کنند، تیم های متقابل را گرد هم می آورند و اطمینان می دهند که بین عملکردهای مختلف آنها همسویی وجود دارد. علاوه بر این، مدیریت محصول به یک پلت فرم آموزشی برای مدیران عامل فناوری آینده تبدیل شده است.

روز به روز، شرکت‌های غیرتکنولوژیکی بیشتری برای بقا و موفقیت در عصر دیجیتال و اتوماسیون به نرم‌افزار روی می‌آورند. به همین دلیل بسیار مهم است که بتوانند نقش مدیر محصول را به درستی تعریف و اجرا کنند.

ظهور مدیران محصول که نقش یک مینی مدیر عامل را بازی می کنند ممکن است به دلیل تغییر در فناوری، روش های توسعه و روش های خرید مشتری باشد.

چرا به مدیر محصولی نیاز دارید که مانند یک مدیر عامل فکر و عمل کند؟

ظهور مدیران محصول که نقش یک مینی مدیر عامل را بازی می کنند ممکن است به دلیل تغییر در فناوری، روش های توسعه و روش های خرید مشتری باشد. ترکیب این عوامل او را به یک مدیر محصول بالغ تبدیل می کند که به بیرون نگاه می کند و زمان کمتری را برای نظارت بر عملیات مهندسی روزانه صرف می کند و در عین حال در راس مهندسی باقی می ماند.

1. داده ها همه چیز را احاطه می کنند

امروزه شرکت ها دارای داده های داخلی و خارجی هستند که از آنها برای تصمیم گیری در مورد هر محصول استفاده می کنند. طبیعی است که مدیران محصول، نزدیکتر به داده ها، نقش مهم تری ایفا کنند. موفقیت محصول را می توان به وضوح از طریق مجموعه ای از معیارها (درگیر شدن، نگهداری، تبدیل و غیره) در سطح کوچک و دقیق ارزیابی کرد و به مدیر محصول می توان اختیاراتی برای تأثیرگذاری بر این معیارها داد.

2. محصولات به روش های مختلف ساخته می شوند

مدیران محصول اکنون با دو سرعت متفاوت کار می کنند. آنها برای 6 تا 24 ماه آینده برای انتشار ویژگی های روزانه و هفتگی و نقشه راه محصول برنامه ریزی می کنند. مدیران محصول زمان کمتری را صرف نوشتن الزامات بلند مدت می کنند. در عوض، آنها باید زمان بیشتری را با تیم های مختلف برای جمع آوری بازخورد و تکرار بگذرانند.

3. محصولات و اکوسیستم آنها پیچیده تر می شوند

در حالی که محصولات SaaS (نرم افزار به عنوان یک سرویس) با ارائه عملکرد ماژولار چند قسمتی به جای نسخه های یکپارچه، استفاده برای مشتریان آسان تر شده است، اما برای مدیران محصول بسیار پیچیده هستند. مدیران اکنون باید بر بسته های متعدد، سطوح قیمت گذاری، قیمت گذاری پویا، کانال های پیش فروش و استراتژی های قیمت گذاری نظارت کنند. چرخه عمر محصول نیز با افزایش انتظارات مشتریان برای ویژگی‌های جدید، پیشرفت‌های مکرر و به‌روزرسانی‌های پس از خرید پیچیده‌تر می‌شود.

در همین حال، ارزش اکوسیستم اطراف افزایش می یابد: محصولات جدید تنها بخشی از اکوسیستم خدمات و مشاغل مرتبط هستند. این امر منجر به تغییر در مسئولیت های افراد برای توسعه تجارت، بازاریابی و مدیریت محصول شده است. مسئولیت های جدید مدیر محصول شامل موارد زیر است. نظارت بر API به عنوان یک محصول، شناسایی و جذب شرکای کلیدی، مدیریت اکوسیستم توسعه‌دهنده و موارد دیگر.

4. تغییر در “گروه های اجرایی”

علاوه بر توسعه دهندگان و آزمایش کنندگان، تیم های توسعه محصول شامل مدیران عملیات محصول، تجزیه و تحلیل، طراحی و بازاریابی هستند که به عنوان “گروه های راهبری” برای افزایش سرعت و کیفیت توسعه نرم افزار همکاری نزدیکی دارند. در بسیاری از سازمان‌های تولیدکننده نرم‌افزار، استفاده از مدل DevOps دسترسی به اطلاعات درون سازمان را آسان‌تر کرده و مدیران محصول را قادر می‌سازد تا اطلاعات عملکردی گسترده‌تری داشته باشند و راه‌حل‌های مؤثرتری برای بهبود محصول ارائه دهند.

5. مصرف محاسبات و نقش غالب طراحی

همانطور که نرم افزار کاربر پسند در زندگی ما نفوذ می کند، کاربران تجاری به طور فزاینده ای انتظار تجربه کاربری بهتری را برای نرم افزار سازمانی دارند. یک مدیر محصول مدرن باید مشتری را به خوبی بشناسد. این به معنای پیروی از معیارهای مصرف کننده با وسواس خاص و تلاش برای ایجاد همدلی با مشتری است. ایجاد همدلی از طریق کانال های آنلاین، مصاحبه های حضوری و با استفاده از روش های مختلف انجام می شود تا مدیر محصول مشاهده کند، گوش کند و بفهمد مردم چگونه از محصولات استفاده می کنند و چه تجربیاتی با آنها دارند.

سه مدل از مدیران محصول که مدیران اجرایی کوچک هستند

مدل مینی مدیر عامل سه چهره مشترک دارد: تکنسین ها، عمومی ها و حرفه ای های تجاری. این سه جنبه، جهت گیری اصلی این مدیران را نشان می دهد. مانند سایر مدیران عامل، مدیران محصول در چندین حوزه فعالیت می کنند (به عنوان مثال، یک مدیر محصول فنی باید بر معیارهای کلیدی کسب و کار نیز تسلط داشته باشد). امروزه بسیاری از شرکت های فناوری ترکیبی از فناوران و متخصصان عمومی دارند (نمودار 1).

شکل 1 – مینی مدیر عامل مدل غالب مدیر محصول در سیلیکون ولی است.

تکنسینمتخصص عمومیمتخصص کسب‌وکارشرح حال: بسیار فنی23123تمرکز: راه‌حل‌های فناوری23123محصول: پلتفرم‌های بک‌اند یا محصول‌های بسیار پیچیده‌ی B2B23123ممکن است روی ایده‌های جذابی که به یک معیار مربوط نمی‌شود، ریسک‌های فناورانه انجام دهدشرح حال: دارای دید فنی و شم کسب‌وکار23123تمرکز: رضایت مشتری23123محصول: محصولاتِ B2C یا فرانت‌اندِ محصولاتِ B2B23123با توجه به توانایی در رسیدن به معیارهای مورد نظر کاربر نهایی، ارزیابی می‌شوند.شرح حال: دارای پیش‌زمینه در کسب‌وکار23123تمرکز: حداکثرسازیِ معیارهای خاص کسب‌وکار23123محصول: محصولات B2C که منبع دیگری برای درون‌دادِ خلاقانه دارند

برخی از شرکت ها (مانند آمازون و آلفابت) بسته به محصول خاص خود از ترکیبی از مدل ها استفاده می کنند.

منبع: مصاحبه با مدیران محصول از شرکت های پیشرو در فناوری؛ تحلیل شده توسط مک کینزی

با پیدایش این مدل ها، مدل قدیمی مدیر محصول رنگ می بازد و بیشتر به عنوان میراث شرکت های تولیدی دیده می شود. امروزه، نقش اجرای مهندسی روزانه معمولاً توسط یک مدیر مهندسی، مدیر برنامه یا استاد اسکرام انجام می شود. این قدرت بیشتری را فراهم می کند. بنابراین، یک مدیر محصول با 8 تا 12 مهندس کار می کند، در حالی که قبلاً هر مدیر محصول با 4 یا 5 مهندس کار می کرد.

تم های مشترک بین این سه مدل

در میان تمام مدیران محصول، تمرکز قوی بر مشتری ضروری است. به عنوان مثال، مدیران محصول آمازون وظیفه دارند نظرات خود را از دیدگاه مشتری بنویسند تا درک کنند که مشتریان واقعاً در مورد محصول چه فکر می کنند، حتی قبل از ساخت محصول. این ورودی‌ها سپس به عنوان مکانیسم‌های تأیید برای محصول استفاده می‌شوند.

با این حال، تفاوت هایی در نحوه ارتباط مدیران با کاربران وجود دارد. در حالی که یک فناوری ممکن است وقت خود را صرف شرکت در کنفرانس‌ها و صحبت با توسعه‌دهندگان دیگر یا خواندن اخبار هکر کند، یک متخصص عموماً همان زمان را صرف مصاحبه با مشتریان، صحبت با تیم فروش یا بررسی معیارهای مصرف می‌کند.

مدیریت محصول: بستر آموزشی برای مدیران عامل

مدیران محصول جدید به طور فزاینده ای به سمت مدیران عامل شرکت های فناوری تبدیل می شوند. ساندار پیچای، ساتیا نادلا و ماریسا مایر قبل از تبدیل شدن به مدیران اجرایی گوگل، مایکروسافت و یاهو، مدیران محصول بودند و یاد گرفتند که چگونه با هدایت محصولات از مرحله برنامه ریزی از طریق توسعه و پیاده سازی و فراتر از آن، تیم ها را رهبری کنند. چنین تجربه ای در خارج از حوزه فناوری نیز ارزشمند است. ایندرا نویی، مدیرعامل پپسی، کار خود را در مدیریت محصول در Johnson & Johnson و Mettur Beardsell (که یک شرکت نساجی بود) آغاز کرد.

در حالی که امروزه وجود چنین مسیرهایی در بین مدیران عامل نادر است، برنامه های مرتبط با چرخش موقعیت مدیریت محصول به عنوان برنامه های جدید برای توسعه مهارت های مدیریتی پیشنهاد شده است. برنامه چرخش در بسیاری از شرکت های فناوری اجرا می شود. به عنوان مثال، می توانید برنامه چرخش مدیر محصول فیس بوک، برنامه چرخش مدیر محصول گوگل و برنامه چرخش دراپ باکس را ببینید.

هرکسی که از مقایسه مدیر محصول با مدیرعامل انتقاد می کند، معتقد است که مدیران محصول مستقیماً مسئول سود و زیان شرکت نیستند و گزارش های مستقیم زیادی برای آنها ارسال نمی شود. بنابراین، برای مدیران محصولی که مایل به دسترسی به بالاترین موقعیت‌های شرکت هستند، لازم است به سمت مدیریت عمومی پیشرفت کنند تا تجربه خود را گسترش دهند.

مدیریت محصولات آینده

طی 3 تا 5 سال آینده، ما شاهد تکامل نقش مدیریت محصول به سمت تمرکز بیشتر بر داده ها (بدون از دست دادن همدلی با کاربران) و تأثیر بیشتر بر تصمیمات غیر محصول خواهیم بود.

مدیران محصول آینده به تجزیه و تحلیل تسلط خواهند داشت و کمتر به سوالات اصلی برای تجزیه و تحلیل تکیه می کنند. آنها می توانند خیلی سریع یک خوشه Hadoop را در خدمات وب آمازون راه اندازی کنند، داده های مصرف را استخراج کنند، آن ها را تجزیه و تحلیل کنند و نتیجه گیری کنند. آنها بر کاربرد مفاهیم یادگیری ماشین تسلط خواهند داشت و با ابزارهایی که به طور خاص طراحی شده اند تا مدیران محصول را قادر به تصمیم گیری کنند آشنا خواهند بود.

پیش‌بینی ما این است که اکثر مدیران محصول حداقل 30 درصد از زمان خود را صرف فعالیت‌های خارجی مانند تعامل با مشتری و اکوسیستم می‌کنند. این تعامل به مصرف‌کنندگان محصول محدود نمی‌شود – با ادامه مصرف‌سازی فناوری اطلاعات، مدیران محصول B2B به‌جای دریافت بازخورد از آن کاربران از طریق لایه‌های مختلف واسطه‌ها و فروش، مستقیماً با کاربران نهایی ارتباط برقرار می‌کنند.

به طور مشابه، مسیر مدیران محصول آینده برای انطباق با این نقش جدید تکامل خواهد یافت. سواد کامپیوتر همیشه یک عنصر ضروری باقی خواهد ماند که به آن تجربه و کار در زمینه تفکر طراحی اضافه خواهد شد. یک مدیر محصول می داند که چگونه نمونه های اولیه ایجاد کند و چگونه از چارچوب ها و API ها برای نمونه سازی سریع یک محصول یا ویژگی استفاده کند. مدیران محصول معمولاً کار خود را به عنوان یک مهندس یا از طریق برنامه چرخش شغلی شروع می کنند و پس از 2-3 سال به این سمت می رسند. شایان ذکر است دوره MBA با تخصص مدیریت محصول چندین بار برگزار شده و پیش بینی می شود در آینده بیشتر نمایان شود.

یکی از ویژگی های اصلی مدیران محصول آینده این خواهد بود که دستخوش تغییرات زیادی در محصولات، حتی شرکت های مختلف خواهند شد. همانطور که مدیر محصول یک شرکت معروف B2B خاطرنشان می کند: «برای موفقیت در تجارت ما، ضروری است که مردم دائماً فناوری های جدید و حتی مدل های تجاری جدید را بیاموزند. به همین دلیل، ما افراد زیادی را از گوگل، آمازون و VMware استخدام می کنیم و مدیران محصول را تشویق می کنیم که بین محصولات مختلف چرخش کنند.

شروع به کار: تعریف مجدد برنامه مدیریت محصول

توصیه ما این است که سازمان ها ابتدا ارزیابی دقیقی از قابلیت های مدیریت محصول فعلی خود در این 6 حوزه داشته باشند: آگاهی از قوانین تجربه مشتری، بازارگرایی، مدل کسب و کار، مهارت های فنی، مهارت های ارتباطی و وجود کاتالیزورهای سازمانی. شرکت‌ها معمولاً تلاش می‌کنند در یک تا سه حوزه زیر بهترین باشند و در سایر زمینه‌ها نیز عملکرد خوبی داشته باشند.

بلوغ یک مدیر محصول می تواند در شش زمینه متبلور شود.

آگاهی از قوانین تجربه مشتری: توانایی طراحی تجربیات مشتری محور در طول سفر تصمیم گیری مشتری

بازارگرایی: توانایی درک عمیق بازار، روندها، اکوسیستم های شریک و استراتژی های رقابتی.

هوش تجاری قوی: با استراتژی تجاری، اولویت بندی اقدامات، رفتن به بازار، ارزیابی و ردیابی شاخص های کلیدی عملکرد و معیارهای مالی راحت باشید.

مهارت های فنی: توانایی پیمایش روندهای فناوری، مسائل ساختاری، پست های بازرسی پشته، نقشه راه و مدیریت چرخه عمر توسعه نرم افزار.

مهارت های ارتباطی: توانایی رهبری تیم ها، برقراری ارتباط با گروه های مختلف و تأثیرگذاری بر تغییرات در سطح سازمانی.

توانمندسازی سازمانی: فعال سازی نوآوری توسط استعدادها، توانمندسازی مسیرهای شغلی، فرهنگ آزمون و یادگیری، روش های نوآورانه و سازمان نوآورانه.

هنگامی که یک شرکت پایه توانایی مدیریت محصول را ایجاد کرد، معمولاً دو مسیر موازی را دنبال می کند: استخدام استعدادهای جدید در حوزه های استراتژیک و سرمایه گذاری در برنامه توانمندسازی استعدادهای موجود. برای مسیر دوم، رویکرد میدانی و تالار گفتمان موثرترین است، جایی که مدیران محصول روی پروژه‌های واقعی کار می‌کنند و بازخورد و آموزش منظم دریافت می‌کنند.

در عصر دیجیتال امروز، توسعه نرم افزار باید به یک اولویت استراتژیک برای همه مشاغل موجود تبدیل شود. مدیران محصول نقش بسیار اساسی در این زمینه ایفا می کنند. آنها نقطه اتصال بین تیم های مهندسی نرم افزار و سایر بخش های سازمان هستند. الگوهای متمایزی در میان شرکت‌های فناوری پیشرو پدیدار شده‌اند که می‌توانند راه را برای سازمان‌هایی که به دنبال ایجاد قابلیت‌های دیجیتال جدید هستند، هدایت کنند.

منبع: مک کینزی

فناوری یا فناوری (علم مهارت، مشتق شده از دو کلمه یونانی techne به معنی هنر و مهارت و -logia به معنای علم) اولین بار توسط Jacob Bigelow در سال 1829 دقیقاً برعکس تعریف شد: “اصول، فرآیندها و اصطلاحات مربوط به برجسته ترین هنرها. “. به ویژه آنهایی که شامل کاربردهای علم هستند و در ارتقای خیر جامعه و همچنین کسب درآمد برای کسانی که آنها را دنبال می کنند مفید می دانند.”

اصول: واژه ای است که امروزه توسط فرهنگ لغت مریام وبستر به عنوان «یک قانون، دکترین یا فرضیه جامع و اساسی»، «قوانین و حقایق طبیعی مربوط به عملکرد یک دستگاه مصنوعی» و «یک جزء (مانند یک ماده شیمیایی) که خاصیت مشخصی از خود نشان می دهد یا می بخشد، تعریف می شود.

فرآیند: کلمه ای که امروزه توسط قانون ثبت اختراع ایالات متحده توسط اداره ثبت اختراعات و علائم تجاری (USPTO) منتشر شده است: “کلمه فرآیند به معنای یک فرآیند، هنر یا روش است و شامل استفاده جدید از ماشین آلات فرآیند و ابزارها و مواد تولید می شود. و ترکیبات

اصطلاحات: واژه‌ای است که امروزه توسط فرهنگ لغت مریام وبستر به‌عنوان «نام»، «عمل یا فرآیند نام‌گذاری» و «یک سیستم یا مجموعه‌ای از نمادها، به ویژه در زمینه یک علم، یک رشته یا هنر خاص تعریف می‌شود. “. .

کاربرد علم: اصطلاحی است که امروزه توسط آکادمی های علوم، مهندسی و پزشکی آمریکا به عنوان «هر گونه استفاده از دانش علمی برای یک هدف خاص، چه برای کسب دانش بیشتر و چه برای طراحی یک محصول، فرآیند یا درمان پزشکی» تعریف می شود. ; یا برای اختراع فناوری جدیدتر یا برای پیش بینی تأثیر آثار انسانی.

ساده ترین شکل فناوری، توسعه و استفاده از ابزارهای ساده است. کشف ماقبل تاریخ ما در مورد چگونگی کنترل آتش توسط انسان ها و انقلاب نوسنگی، منابع غذایی موجود را افزایش داد و اختراع چرخ به انسان کمک کرد سفر کند و محیط خود را کنترل کند. پیشرفت‌ها در طول تاریخ، از جمله ماشین‌های چاپ، تلفن و اینترنت، موانع فیزیکی ارتباطی را کاهش داده و به انسان‌ها اجازه داده تا آزادانه با یکدیگر در مقیاس جهانی تعامل داشته باشند.

تکنولوژی تاثیرات زیادی دارد. این پدیده به توسعه نظام‌های اقتصادی پیشرفته‌تر (از جمله نظام اقتصادی کنونی جهانی) کمک کرد و همچنین امکان ظهور طبقه مرفه را فراهم کرد. بسیاری از فرآیندهای تکنولوژیکی محصولات جانبی ناخواسته ای به نام آلودگی تولید می کنند و منابع طبیعی را کاهش می دهند که به محیط زیست زمین آسیب می رساند. اختراعات همواره بر ارزش‌های جامعه تأثیر گذاشته و سؤالات جدیدی را در زمینه اخلاق فناوری مطرح کرده است. از نمونه‌های این حوزه می‌توان به پیدایش مفهوم کارایی از نظر بهره‌وری انسانی و چالش‌های مرتبط با حوزه اخلاق زیستی اشاره کرد.

تکنولوژی چه تاثیری بر توسعه محصولات دارد

یک توربین بخار با پوشش باز. این توربین ها بیشتر برق مصرفی امروز را تولید می کنند. مصرف برق و استاندارد زندگی ارتباط مستقیمی با هم دارند. اعتقاد بر این است که برق رسانی مهمترین دستاورد فنی قرن بیستم بوده است.

بحث‌های فلسفی زیادی نیز در زمینه استفاده از فناوری به وجود آمده است و در این زمینه، در مورد بهبود یا بدتر شدن وضعیت انسان، اختلاف نظر وجود دارد. جنبش هایی مانند نئولادیسم، آنارکو-ابتدایی و دیگر جنبش های اعتراضی، فراگیر شدن فناوری را مورد انتقاد قرار می دهند و معتقدند که فناوری باعث آسیب های زیست محیطی و انحراف مردم می شود. طرفداران ایدئولوژی هایی مانند فراانسان گرایی یا تکنو-پیشرفت گرایی، پیشرفت های مداوم فناوری را برای جامعه و شرایط انسانی مفید می دانند.

استفاده از کلمه تکنولوژی در طول 200 سال گذشته تغییرات قابل توجهی داشته است. قبل از قرن بیستم، این کلمه در زبان انگلیسی رایج نبود و یا برای اشاره به توصیف و مطالعه هنرهای مفید یا برای اشاره به آموزش فنی (مشابه آموزش ارائه شده در MIT از سال 1861) استفاده می شد.

3yhvbwl تکنولوژی چه تاثیری بر توسعه محصولات دارد

گسترش استفاده از کاغذ و چاپ در غرب، مشابه مطبوعات، به دانشمندان و سیاستمداران کمک کرد تا به راحتی نظرات خود را به اشتراک بگذارند، که به عصر روشنگری منجر شد. این نمونه ای از فناوری به عنوان یک نیروی فرهنگی است.

کلمه تکنولوژی در قرن بیستم در ارتباط با انقلاب صنعتی دوم رایج شد. معنی این کلمه در آغاز قرن بیستم تغییر کرد، زمانی که دانشمندان علوم اجتماعی آمریکایی، که اولین آنها تورستن وبلن بود، ایده‌های زیربنای مفهوم آلمانی تکنیک را به کلمه فناوری منتقل کردند. در زبان آلمانی و سایر زبان های اروپایی تمایزی بین دو واژه technik و technology وجود دارد که در انگلیسی موجود نیست و در انگلیسی هر دو کلمه به عنوان تکنولوژی ترجمه می شوند. تا اواخر دهه 1930، اصطلاح فناوری نه تنها به مطالعه و یادگیری علوم صنعتی، بلکه به خود علوم صنعتی نیز اشاره داشت.

در سال 1937، رید بین، جامعه‌شناس آمریکایی نوشت: «فناوری شامل همه ابزارها، ماشین‌ها، ظروف، سلاح‌ها، ابزارآلات، خانه‌ها، لباس‌ها، وسایل ارتباطی و حمل‌ونقل و مهارت‌هایی است که ما آنها را تولید و استفاده می‌کنیم. تعریف باین امروزه نیز در میان محققان، به ویژه دانشمندان علوم اجتماعی رایج است. دانشمندان و مهندسان عموماً ترجیح می دهند فناوری را به عنوان علم کاربردی تعریف کنند تا چیزهایی که مردم تولید و استفاده می کنند. اخیراً فیلسوفان اروپایی برای تعمیم معنای واژه تکنولوژی به اشکال مختلف ابزاری عقل (مانند کار میشل فوکو به نام فن آوری های او) بر واژه تکنیک تکیه کرده اند.

فرهنگ لغت و محققان تعاریف مختلفی از فناوری ارائه کرده اند. فرهنگ لغت Merriam-Webster تعریفی از این کلمه ارائه می دهد: “استفاده از علم در صنعت، مهندسی و غیره برای اختراع چیزهای مفید با حل مسائل” و “ماشین، تجهیزات، روش و غیره ایجاد شده توسط فناوری” بود. اورسولا فرانکلین در سخنرانی معروف خود در سال 1989 با عنوان “دنیای واقعی فناوری” تعریف دیگری از این مفهوم ارائه کرد: “تکنولوژی کاربرد است؛ یعنی روشی که ما کارها را به وسیله آن انجام می دهیم.” به جای اشاره به مفهوم کلی فناوری، این اصطلاح عمدتاً برای اشاره به یک حوزه خاص از فناوری یا برای اشاره به فناوری های سطح بالا یا دستگاه های الکترونیکی مصرفی استفاده می شود. برنارد استیگلر در کتاب خود به نام Technique et Temps، فناوری را به دو صورت تعریف می کند: «جستجوی زندگی با وسایلی غیر از زندگی» و «مواد غیر آلی سازمان یافته».

گسترده‌ترین تعریف فناوری، تعریف گونه‌ها، ملموس یا ناملموس است که از طریق استفاده از تلاش ذهنی و فیزیکی برای به دست آوردن مقداری ارزش ساخته می‌شوند. در این کاربرد، فناوری به ابزارها و ماشین هایی اطلاق می شود که می توانند برای حل مشکلات دنیای واقعی استفاده شوند. این اصطلاح بسیار گسترده است و می تواند شامل ابزارهای ساده ای مانند قاشق چوبی یا قاشق چوبی یا ماشین های پیچیده تر مانند ایستگاه فضایی یا شتاب دهنده ذرات باشد. ابزارها و ماشین‌ها نیازی به وجود فیزیکی ندارند: فناوری‌های مجازی مانند نرم‌افزار رایانه‌ای و روش‌های تجاری همگی تحت این تعریف از فناوری قرار می‌گیرند. دبلیو برایان آرتور همچنین فناوری را به طور گسترده به عنوان “وسیله ای برای اهداف انسان” تعریف می کند.

همچنین می توان از کلمه تکنولوژی برای اشاره به مجموعه ای از روش ها استفاده کرد. در این زمینه، فناوری وضعیت فعلی دانش بشر در مورد چگونگی ترکیب منابع برای تولید محصولات مورد نظر، حل مشکلات، برآوردن نیازها یا برآورده کردن خواسته ها است. در این مورد، فناوری شامل روش‌های فنی، مهارت‌ها، فرآیندها، تکنیک‌ها، ابزارها و مواد خام است. وقتی فناوری با واژه دیگری مثلاً فناوری پزشکی یا فناوری فضایی همراه شود، به وضعیت دانش و ابزار در این زمینه اشاره دارد. «تکنولوژی های پیشرفته» به فناوری های سطح بالایی اطلاق می شود که در هر زمینه ای در دسترس بشریت است.

e8aptl1 تکنولوژی چه تاثیری بر توسعه محصولات دارد

اختراع مدارهای مجتمع و ریزپردازنده ها “در اینجا یک تراشه 4004 اینتل از سال 1971 نشان داده شده است” به انقلاب محاسباتی مدرن منجر شد.

فناوری همچنین می تواند به عنوان فعالیتی در نظر گرفته شود که فرهنگ را شکل می دهد یا تغییر می دهد. علاوه بر این، فناوری استفاده از ریاضیات، علوم و هنر برای بهتر کردن زندگی از آنچه ما می‌دانیم است. نمونه مدرن در این زمینه، ظهور فناوری ارتباطی است که موانع موجود بر سر راه تعاملات انسانی را کاهش داده و در نتیجه به ایجاد خرده فرهنگ‌های جدید کمک کرده است. فرهنگ مجازی شامل توسعه اینترنت و رایانه در قلب آن است. فناوری همیشه به طور خلاقانه فرهنگ را افزایش نمی دهد. همچنین می توان از فناوری از طریق ابزارهایی مانند سلاح گرم برای تسهیل سرکوب سیاسی و جنگ استفاده کرد. به عنوان یک فعالیت فرهنگی، فناوری حتی قبل از علم و مهندسی وجود داشت که هر دو جنبه‌های تلاش فناورانه را رسمیت می‌دهند.

تمایز بین علم، مهندسی و فناوری همیشه روشن نیست. علم دانش سیستماتیک جهان فیزیکی یا مادی است که از طریق مشاهده و آزمایش به دست می آید. فناوری‌ها اغلب محصولات انحصاری علم نیستند، زیرا باید پیش‌نیازهایی مانند کاربرد، کاربرد و ایمنی را نیز برآورده کنند.

مهندسی فرآیندی هدف‌محور از طراحی و ساخت ابزارها و سیستم‌ها برای بهره‌برداری از پدیده‌های طبیعی برای اهداف عملی انسانی است، اغلب (اما نه همیشه) با استفاده از نتایج و روش‌های علمی. توسعه فناوری از حوزه های مختلف دانش مانند علوم، مهندسی و ریاضیات، دانش زبانی و تاریخی برای دستیابی به نتایج عملی استفاده می کند.

فناوری اغلب نتیجه علم و مهندسی است. این در حالی است که فناوری به عنوان یک فعالیت انسانی قدمت بیشتری نسبت به رشته های علوم و مهندسی دارد. به عنوان مثال، علم می تواند با استفاده از ابزار و دانش فعلی، جریان الکترون ها را در مواد رسانا مطالعه کند. این دانش جدید می تواند توسط مهندسان برای ساخت ابزارها و ماشین های جدید مانند نیمه هادی ها، کامپیوترها و سایر اشکال فناوری پیشرفته استفاده شود. از این نظر دانشمندان و مهندسان را می توان افرادی دانست که با فناوری سر و کار دارند. این سه عنصر اغلب به عنوان زمینه برای اهداف تحقیق و مرجع در نظر گرفته می شوند.

به ویژه، رابطه دقیق بین علم و فناوری توسط دانشمندان، مورخان و سیاستگذاران در اواخر قرن بیستم مورد بحث قرار گرفت. این تا حدی به این دلیل است که چنین مباحثی می تواند کمک هزینه های علوم پایه و کاربردی را ارائه دهد. به عنوان مثال، بلافاصله پس از پایان جنگ جهانی دوم، دیدگاه گسترده ای در ایالات متحده وجود داشت که فناوری صرفاً «علم کاربردی» است و تأمین مالی علوم پایه منجر به بهره برداری از نتایج آن می شود. . تفسیر این فلسفه را می توان به وضوح در رساله وانوار بوش در مورد سیاست های علمی پس از جنگ با عنوان «علم، جبهه بی پایان» مشاهده کرد. در این رساله آمده است: «محصولات جدید، صنایع جدید و اشتغال بیشتر مستلزم گسترش مستمر دانش قوانین طبیعت است… این دانش ضروری و جدید را تنها با تحقیق در علوم پایه می توان به دست آورد. با این حال، در اواخر دهه 1960 این دیدگاه مستقیما مورد حمله قرار گرفت و منجر به اقداماتی برای تأمین مالی علم برای کارهایی با اهداف خاص شد (اقداماتی که با مخالفت جامعه علمی مواجه شد). این سوال هنوز مورد بحث است، اما اکثر تحلیلگران با این مدل موافق نیستند که فناوری نتیجه تحقیقات علمی است.

mpp0as6 تکنولوژی چه تاثیری بر توسعه محصولات دارد

آنتوان لاووازیه آزمایش احتراق ناشی از تشدید نور خورشید را رهبری می کند

پارینه سنگی (2.5 میلیون تا 10000 سال پیش)

استفاده از ابزار توسط انسان های اولیه اغلب بخشی از فرآیند کشف و تکامل بود. انسان‌های اولیه از گونه‌های انسان‌دوست دوپا (انسان‌ها) تکامل یافته‌اند که برای غذا جستجو می‌کردند و دارای توده مغزی معادل یک سوم مغز انسان‌های امروزی بودند. استفاده از ابزار در بیشتر تاریخ بشر بدون تغییر باقی مانده است. در حدود 50000 سال پیش استفاده از ابزار و مجموعه ای از رفتارهای پیچیده (مدرنیته رفتاری) پدیدار شد که به عقیده بسیاری از باستان شناسان به پیدایش زبانی کاملاً مدرن نیز مربوط می شود.

ابزار آلات سنگی

انسان‌ها میلیون‌ها سال پیش شروع به استفاده از ابزارهای سنگی اولیه کردند. اولین ابزار سنگی کمی بیشتر از یک قطعه سنگ تراشیده بود، اما در حدود 75000 سال پیش، صاف شدن قسمت های تیز سنگ توسط فشار وارد شده توسط سنگ دیگری منجر به ایجاد ابزارهای ظریف تر شد.

تکنولوژی چه تاثیری بر توسعه محصولات دارد

تبرهای دستی عصر آشوری

A Clovis Point یک کلوویس “سر پرتابه” تولید شده توسط فشار وارد شده توسط سنگ های دیگر

آتش

کشف و استفاده از آتش، یک منبع ساده انرژی با کاربردهای متعدد، نقطه عطفی در تکامل تکنولوژیک بشر به حساب می آید. تاریخ دقیق کشف این آتش سوزی مشخص نیست، اما شواهدی از سوخته شدن استخوان های حیوانات در گهواره بشریت (آفریقای جنوبی) این احتمال را تقویت می کند که کشف آتش مدتی پیش، بیش از یک میلیون سال پیش، رخ داده است. اجماع دانشمندان حاکی از آن است که انسان راست قامت بین 400000 تا 500000 سال پیش بر آتش تسلط داشت. آتشی که با سوخت چوب و زغال چوب به انسان‌های اولیه اجازه می‌داد تا غذای خود را بپزند، قابلیت هضم آن را افزایش داد، ارزش غذایی آن را بهبود بخشید و تعداد غذاهای قابل خوردن را افزایش داد. .

پوشاک و سرپناه

دیگر پیشرفت‌های تکنولوژیکی که در دوران پارینه سنگی رخ داد، پوشاک و سرپناه بود. نمی توان تاریخ دقیقی را برای استفاده از این دو فناوری تعیین کرد، اما نقش اساسی در پیشرفت بشر داشته اند. با پیشرفت عصر پارینه سنگی، پناهگاه ها و خانه ها پیچیده تر و دقیق تر شدند. در حدود 380000 سال پیش، انسان ها کلبه های چوبی موقتی ساختند. لباس های ساخته شده از پوست و پوست حیوانات شکار شده به بشریت کمک کرد تا به مناطق سردتر مهاجرت کند. حدود 200000 سال پیش، انسان ها از آفریقا شروع به مهاجرت کردند و وارد قاره های دیگر مانند اوراسیا شدند.

نوسنگی تا باستان (10 هزار سال قبل از میلاد تا 300 سال پس از میلاد)

رشد فناورانه انسان در ابتدایی ترین دورانی که ما به عنوان نوسنگی می شناسیم آغاز شد. اختراع ابزارهای سنگی صیقلی یک پیشرفت بزرگ بود که به انسان اجازه داد تا جنگل ها را در مقیاس بزرگ پاکسازی کند تا مزارع خود را ایجاد کند. این استفاده از ابزارهای سنگی در دوران نوسنگی بسیار افزایش یافت، اما در دوره‌های پیشین، میان سنگی، در برخی مناطق مانند ایرلند نیز مورد استفاده قرار گرفت. کشاورزی غذای بیشتری را برای افراد فراهم می کرد و انتقال به تک همسری امکان بزرگ کردن چند فرزند را به طور همزمان فراهم کرد زیرا نیازی به بچه دار شدن نبود. علاوه بر این، کودکان برای تامین نیروی کار مورد نیاز برای رشد گیاهان بهتر از اقتصاد شکارچی-گردآورنده آماده بودند.

ye63l9v تکنولوژی چه تاثیری بر توسعه محصولات دارد

مجموعه ای از مصنوعات دوران نوسنگی شامل دستبند، سر تبر، خودکار و ابزار پرداخت

با این افزایش جمعیت و در دسترس بودن نیروی کار، تخصص نیروی کار نیز افزایش یافته است. عاملی که باعث گذار از روستاهای اولیه نوسنگی به شهرهای اولیه مانند اوروک و تمدن های اولیه مانند سومر شد، نامشخص است. با این حال، اعتقاد بر این است که ظهور ساختارهای اجتماعی سلسله مراتبی فزاینده، همراه با کار تخصصی، تجارت و جنگ بین فرهنگ های همسایه، و نیاز به اقدام جمعی برای غلبه بر چالش های محیطی مانند آبیاری، همگی نقش داشته اند. در این مورد بازی کرد.

ابزار فلزی

پیشرفت های مداوم منجر به اختراع کوره ها و فن ها شد و برای اولین بار توانایی ذوب و شکل دادن به فلزاتی مانند طلا، مس، نقره و سرب (فلزات بومی که به شکل نسبتاً خالص در طبیعت یافت می شوند) به دست آمد. مزایای ابزار مسی نسبت به ابزارهای سنگی، استخوانی و چوبی به زودی برای انسان های اولیه آشکار شد و احتمالاً مس بومی در اوایل عصر حجر مورد استفاده قرار می گرفت. مس بومی معمولاً به مقدار زیاد در طبیعت یافت نمی شود، اما رسوبات مس بسیار متداول است و برخی از آنها در اثر سوختن در آتش ناشی از چوب یا زغال سنگ به راحتی فلز مورد نظر را آزاد می کنند. در نهایت استفاده از فلزات منجر به کشف آلیاژهایی مانند برنز و برنج شد (حدود 4000 سال قبل از میلاد). اولین استفاده از آلیاژهای آهن مانند فولاد به 1800 سال قبل از میلاد برمی گردد.

انرژی و حمل و نقل

در همان زمان، انسان ها همچنین یاد می گرفتند که سایر اشکال انرژی را کنترل کنند. اولین استفاده شناخته شده از نیروی باد در قایق های بادبانی است. اولین مورد از قایق های بادبانی مربوط به قایق روی رود نیل در هزاره هشتم قبل از میلاد است. از دوران پیش از تاریخ ما، مصریان احتمالاً از قدرت سیل سالانه نیل برای آبیاری زمین های خود استفاده می کردند و به تدریج یاد گرفتند که بیشتر قدرت آن را از طریق ساخت کانال ها و حوضچه های آبیاری تنظیم و کنترل کنند. سومریان باستانی بین النهرین از سیستم پیچیده ای از کانال ها و خاکریزها برای هدایت آب از دجله و فرات برای آبیاری استفاده می کردند.

به گفته باستان شناسان، چرخ به طور مستقل و تقریباً همزمان در بین النهرین (عراق کنونی)، قفقاز شمالی (فرهنگ مایکوپ) و اروپای مرکزی کنونی در حدود 4000 سال قبل از میلاد اختراع شد. تخمین هایی که در زمینه زمان تقریبی این واقعه انجام می شود مربوط به دوره 5500 تا 3000 قبل از میلاد است و اکثر محققان آن را به حدود 4000 سال قبل از میلاد نسبت می دهند. قدیمی ترین آثار باستانی که در آن تصاویر ارابه های چرخدار به نمایش گذاشته شده است به 3500 سال قبل از میلاد باز می گردد. با این حال، چرخ ممکن است هزار سال زودتر از این نقاشی ها استفاده شده باشد. به تازگی قدیمی ترین چرخ چوبی شناخته شده در جهان در مرداب های لیوبلیانا در اسلوونی کشف شد.

اختراع چرخ باعث انقلابی در تجارت و جنگ شد. طولی نکشید که انسان ها متوجه شدند که از گاری های چرخدار می توان برای حمل بارهای سنگین استفاده کرد. سومریان باستان از چرخ سفالگری استفاده می کردند و حتی ممکن است آن را اختراع کرده باشند. چرخ سفالگری سنگی که در شهر اور پیدا شده است به 3429 قبل از میلاد باز می گردد. پس از میلاد، و حتی قطعات شکسته سفال های قدیمی تر که با استفاده از چرخ ساخته شده بودند نیز در همین مکان یافت شده است. چرخ‌های سفالی سریع (دوار) تولید انبوه سفال را امکان‌پذیر کردند، اما استفاده از چرخ به عنوان انتقال‌دهنده انرژی (از طریق چرخ‌های آبی، باد و حتی تردمیل‌های اولیه) بود که انقلابی در استفاده از منابع انرژی غیرانسانی ایجاد کرد. اولین گاری های دو چرخ ایده تاروا (ابزاری برای حمل بار توسط گاو) داشتند و اولین بار در حدود 3000 سال قبل از میلاد در بین النهرین و ایران مورد استفاده قرار گرفتند.

تکنولوژی چه تاثیری بر توسعه محصولات دارد

چرخ حدود 4000 سال قبل از میلاد اختراع شد.

قدیمی‌ترین جاده‌های ساخته شده، خیابان‌های سنگ‌فرش شده Ore و جاده‌های چوبی است که از میان باتلاق‌های Glastonbury، انگلستان می‌گذرد و قدمت هر دو به 4000 سال قبل از میلاد می‌رسد. اولین جاده طولانی که در حدود 3500 سال قبل از میلاد مورد استفاده قرار گرفت، تقریباً 1500 مایل طول داشت و از خلیج فارس تا دریای مدیترانه امتداد داشت، اما به طور کامل آسفالت نشده بود و فقط قسمت هایی از آن نگهداری می شد. در حدود 2000 سال قبل از میلاد، تمدن مینوی جزیره یونانی کرت، جاده ای 50 کیلومتری ساخت که کاخ گورتین در قسمت جنوبی جزیره را به کاخ کنوسوس در شمال جزیره از طریق کوه ها متصل می کرد. برخلاف مسیر قبلی، این مسیر به طور کامل آسفالت بود.

لوله کشی

خانه های خصوصی مینوی ها باستان دارای آب روان بودند. وان حمامی که تقریباً شبیه نمونه های امروزی بود در کاخ کنوسوس کشف شد. چندین خانه شخصی مینوی ها نیز دارای سرویس بهداشتی بودند که با ریختن آب تمیز می شدند. رومیان باستان توالت های عمومی زیادی داشتند که به یک سیستم فاضلاب کامل تخلیه می شد. فاضلاب اصلی رم Cloaca Maxima نام داشت که ساخت آن در قرن ششم قبل از میلاد آغاز شد و تا به امروز نیز مورد استفاده قرار می گیرد.

رومیان باستان نیز سیستم پیچیده ای از قنات داشتند که برای انتقال آب در فواصل طولانی استفاده می شد. اولین قنات رومی در سال 312 قبل از میلاد و یازدهمین و آخرین قنات در سال 226 قبل از میلاد ساخته شد. قنات های رومی 450 کیلومتر طول داشتند، اما کمتر از 70 کیلومتر بالاتر از سطح زمین قرار داشتند و توسط طاق هایی پشتیبانی می شدند.

inrh4o6 تکنولوژی چه تاثیری بر توسعه محصولات دارد

تصویری از Pont du Gard در فرانسه که یکی از معروف ترین آبراه های روم باستان است

قرون وسطی و تاریخ مدرن

اختراعات در طول قرون وسطی ادامه یافت و اختراعاتی مانند ابریشم و زین اسب در چند صد سال اول پس از سقوط امپراتوری روم ساخته شد. تکنولوژی قرون وسطایی استفاده از ماشین های ساده (مانند اهرم، پیچ و قرقره) و ترکیب آن ها برای ساخت ابزارهای پیچیده تر مانند فرغان، آسیاب بادی و ساعت ها بود. عصر رنسانس، بسیاری از این نوآوری ها را، از جمله چاپ فشاری (که ارتباط بیشتر علمی را می کرد)، به همراه آورد و فناوری بیشتر و بیشتر به علم مرتبط شد که این امر باعث شروع یک چرخه پیشرفت مشترک برای این دو زمینه شد. . پیشرفت های تکنولوژیکی در این عصر عرضه کننده غذای سالم ONISTER به کالاهای مصرفی را به همراه داشت.

انقلاب صنعتی که در قرن هجدهم در بریتانیا آغاز شد، عصر اکتشافات تکنولوژیکی بزرگ، به ویژه در زمینه های کشاورزی، تولید، معدنکاری و متالورژی و حمل و نقل به شماره می رود که نیروی محرک آن کشف ماشین بخار بود. تکنولوژی قدم بعدی خود را در جریان انقلاب دوم صنعتی و با کنترل الکتریسیته برداشت تا نتیجه اختراعات مانند موتور الکتریکی، لامپ و بسیاری دیگر را معرفی کند. در ادامه، ‌شرفت های علمی و کشف اهداف جدید به پرواز انسان و پیشر; پیشرفت چشمگیر تکنول نتیجه به ساخت خراش ها و مناطق آسمان شهری مشخص شده ککور ارتباطات نیز با اختراع تلگرام، تلفن، رادیو و تلویزیون به طرز چشمگ1ف ی، قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم میلادی با اختراع هواپیما و اتومبیل، شاهد انقلابی در زمینی

قرن بیستم نیز نوآوری های فراوانی را به همراه داشت. در فی ,ک کشف شکافت وجود دارد به اخجنت کامپیوتر ها نییی اختراع شدند و در ادامه با کمک ترانسgent فناوری اطلاعات در ادامه به اختراع اینترنتی شد که ما را به عصر فعلی اطلاasure انسان ها همچنین می توانند اند با ماهواره ها(که بعدا برای ارتباطات نیز از آن استفاده شود) به کاوش فضا بپردازند و حتی در ماموریت هایی، انسان را به ماه بفرستند. در پشکی، این عصر نوآوری هایی مانند جراحی قلب باز و در ادامه، درمان با استفاده از سلول های OF

روش ها و سازمان های پیچیده تولید و ساخت برای ابداع و حفظ این تکنولوژی های جدید هستند و به این ترتیب، صنایع برای پشتیبانی و توسعه نسل های متوالی از ابزارهای مختلف، که روز به روز پیچیده تر نیز می شوند، به وجود می آیند. آمده اند. تکنولوژی جدید بیش از پیش بر تمرین و آموزش تکیه دارد. طراحان س سازندگان افراد پشتیبان و کاربران غن به تمرین های پیچیده عمومی و خاص نیاز دارند. علاوه بر این، این فناوری ها به حدی پیچیده شده اند که زمینه های جدید، از قبیل مهندسی، پزشکی و علوم کامپیوتر برای پشتیبانی از آن ها ابداع شده اند و سایر زمینه ها مانند ساخت و ساز، حمل و نقل و معماری را نیز پیچیده تر می کند. تر کرده اند.

2qgcfzq تکنولوژی چه تاثیری بر توسعه محصولات دارد

اتومبیل انقلابی در حمل و نقل به وجود آورد

js348q1 تکنولوژی چه تاثیری بر توسعه محصولات دارد

جنگنده های f15 و F16 در حال پرواز بر روی آتش چاه های نفت کویgent

فنی

به طور کلی، تکنیک گرایی عبارت است از باور به مفید بودن تکنولوژی برای جوامع انسانی. در حالت افراطی، تکنیک گرایی، “رویکردی بنیادی برای کنترل و حل همه مشکلات استفاده از روortion به عبارت دیگر، انسان ها با استفاده از تکنولوژی، ر Roses می خواهند برای همه مشکلات غلبه کنند و حتی آیندosure. برخی افراد ، مانند Stephen Monsma این ایده :ا به بناار گذاشته شدن دین به عنوان ا اقتدار اخلاقی مرتبط می کند.

خوش بینی نسبت به فناوری

فرضیات خوشبین توسط طرفداران ایدئولوژی هایی مانند ترابشریت یا تکینگی فناوری مطرح می شود که توسعه فناوری را برای جامعه و شرایط انسانی، عموماً مفید می سازند. در این ایدئولوژی ها، توسعه فناوری از نظر اخلاقی، خوب است.

طرفداران بیش از حد معتقد هستند که هدف تکنولوژی، غلبه آن بر آن است و چیزی که به عنوان شرایط انسانی یاد می شود مانعی نیست که بر آن غلبه کند.

تکینه گرایان به نوعی از تغییر شتابدار اعتقاد دارند. تغییر شتابدار یعنی این که سرعت پیشرفت تکنولوژی با دستیابی به تکنولوژی های بیشتر، اضافه شود و این امر پس از اختراع هوش مصنوعی عمومی که در آن پیشرفت تقریباً بی نهایت است، منجر به تکینگی خواهد شد. تخمین برای تاریخ تکینگی متفاوت است اما Ray Kurzweil، ا ازONAIONS پژوهان برجسته، منظر است تکینگی در سال ا اتats

او همچنین به خاطر بیان تاریخ جهان در ۶ عصر می‌تواند شناخته شود:

عصر ظهور-شیمیایی

دوران زندگی

سن انسان/مغز

دوران تکنولوژی

عصر هوش مصنوعی

دوران استعمار فضایی.

گذار از یک عصر به عصر دیگر نوعی تکینگی تلقی می شود و دوره زمانی تسریع پیشرفت قبلا مشاهده می شود. هر دوره زمان کوتاه تری به طول می انجامد، به این معنی که کل تاریخ جهان خود یک رویداد تکینگی عظیم است.

برخی از منتقدان این ایدئولوژی ها را نمونه هایی از علم گرایی و اتوپیای تکنولوژیک می دانند و از ایده فراتر رفتن از محدودیت های بدن انسان یا تکینگی تکنولوژیک می ترسند. برخی از مردم فکر می کنند کارل مارکس نسبت به فناوری خوشبین بود.

بدبینی و انتقاد از فناوری

در کنار افرادی که تقریباً نسبت به فناوری بدبین هستند، فیلسوفانی مانند هربرت مارکوزه و جان زرزان وجود دارند که معتقدند جوامع فناوری ذاتاً دارای نقص هستند. آنها بر این باورند که نتیجه اجتناب ناپذیر چنین جامعه ای این است که به مرور زمان بیشتر به سمت تکنولوژی می رود و از سوی دیگر آزادی و سلامت خود را از دست می دهد.

بسیاری از مردم، از جمله لاودائیت ها و فیلسوف برجسته مارتین هایدگر، نگرانی های جدی (اما نه تعیین کننده) در مورد فناوری دارند. به گفته هایدگر، هوبرت دریفوس و چارلز اسپینوزا، «هایدگر مخالف فناوری نیست. او امیدوار است ماهیت فناوری را به گونه ای آشکار کند که دیگر نتواند ما را به یک اجبار برجسته یعنی پیروی کورکورانه از فناوری یا انجام کاری که منجر به همان نتیجه شود، یعنی عصیان بکشاند. ناامیدی خود را محدود کنید. در واقع، او وعده می دهد که “اگر ماهیت فناوری را از صمیم قلب بپذیریم، به طور غیرمنتظره ای خود را در میان ادعای آزادی می یابیم.” این امر مستلزم یک رابطه پیچیده تر با فناوری است که خوش بینان و بدبینان فناوری مایل به اجازه دادن به آن هستند.

برخی از تکان‌دهنده‌ترین انتقادات از فناوری از کتاب‌هایی می‌آیند که اکنون به‌عنوان آثار کلاسیک ویرانه‌های شهری شناخته می‌شوند، مانند دنیای جدید شجاع آلدوس هاکسلی، کوکی نارنجی اثر آنتونی برگس و کتاب ۱۹۸۴ جورج اورول. در نمایشنامه فاوست گوته، فروختن روح فاوست به شیطان در ازای قدرت بر دنیای واقعی اغلب به عنوان استعاره ای برای استفاده از فناوری های صنعتی تلقی می شود. اخیراً آثار علمی تخیلی مدرن، مانند آثار فیلیپ کی دیک و ویلیام گیبسون، و فیلم هایی مانند بلید رانر یا شبح در پوسته، نگرش شدیداً متضاد یا محتاطانه ای را نسبت به علم نشان می دهند. تأثیر فناوری بر جوامع بشری و هویت آنها .

نیل پستمن، منتقد فرهنگی فقید، جوامع استفاده‌کننده از ابزار را از جوامع فناوری و آنچه او تکنوپل می‌نامد متمایز کرد. فناورانه و جوامع فناورانه به جوامعی اطلاق می‌شود که تحت سلطه ایدئولوژی پیشرفت‌های فنی و علمی قرار دارند، به طوری که سایر فعالیت‌ها و ارزش‌های فرهنگی و بینش‌های مختلف جهان در آنجا حذف یا آسیب می‌بینند.

دارین بارنی همچنین مقالاتی در مورد تأثیر فناوری بر اجرای شهروندی و فرهنگ دموکراتیک نوشته است و در این مقاله بیان کرده است که می توان از فناوری به عنوان 1) موضوع بحث سیاسی، 2) ابزار گفتگو و 3) محیط بردار استفاده کرد. مشاوره دموکراتیک و شهروندی تفسیر شده بارنی به‌عنوان محیطی از فرهنگ دموکراتیک استدلال می‌کند که فناوری تمایل دارد که پرسیدن سؤالات اخلاقی را تقریباً غیرممکن کند، از جمله این سؤال که زندگی خوب چیست، زیرا پاسخ این سؤالات را ارائه می‌کند: زندگی خوب، زندگی که شامل موارد بیشتری می‌شود. و استفاده بیشتر از تکنولوژی

نیکلاس کمپریدیس همچنین در مورد خطرات فناوری های جدید مانند مهندسی ژنتیک، فناوری نانو، زیست شناسی مصنوعی و رباتیک نوشته است. او هشدار می دهد که این فناوری ها چالش های جدید بی سابقه ای را برای بشریت ایجاد می کنند. این چالش ها شامل امکان تغییر دائمی در طبیعت بیولوژیکی ما می شود. این نگرانی ها در میان سایر فیلسوفان، دانشمندان و روشنفکران عمومی (مانند فرانسیس فوکویاما، یورگن هابرماس، ویلیام جوی و مایکل سندل) وجود دارد و آنها نیز سوالات مشابهی را مطرح کرده اند.

یکی دیگر از منتقدان برجسته فناوری هوبرت دریفوس است که کتاب هایی مانند «درباره اینترنت» و «چیزهایی که رایانه ها هنوز نمی توانند انجام دهند» را در این زمینه منتشر کرده است.

یک رساله بدنام ضد فناوری با عنوان “جامعه صنعتی و آینده آن” توسط تد کاچینسکی، تروریست مسئول چندین بمب گذاری در ایالات متحده، در چندین روزنامه (بعداً در چندین کتاب) در بخشی از تلاش های خود برای قرار دادن یک کتاب منتشر شد. پایان بمب سرمایه‌گذاری‌های آن در مقابل زیرساخت‌های فنی-صنعتی چاپ شد. علاوه بر این، خرده فرهنگ هایی وجود دارند که با برخی یا بیشتر فناوری مخالف هستند، که برخی از آنها شامل خرده فرهنگ هایی مانند خارج از شبکه می شود.

6dlqbf0 تکنولوژی چه تاثیری بر توسعه محصولات دارد

Laudaites در حال تخریب یک ماشین بافندگی خودکار در سال 1812

تکنولوژی مناسب

ایده فناوری مناسب در قرن بیستم توسط متفکرانی مانند E. F. Schumacher و Jacques Ellul برای توصیف موقعیت‌هایی که در آن استفاده از فناوری‌های بسیار جدید یا مواردی که نیاز به دسترسی به زیرساخت‌های مرکزی یا اجزا و مهارت‌های وارد شده از طرف‌های دیگر دارد، معرفی شد. مورد نیاز، نه چندان مطلوب یکی از دلایل اوج گیری جنبش بوم رستا (روستای پایدار) به همین دغدغه ها بود.

خوش بینی و بدبینی نسبت به فناوری در قرن بیست و یکم

این بخش بر نگرانی های ایالات متحده متمرکز است، اما می تواند به سایر کشورهای غربی نیز تعمیم یابد.

یکی از چالش های اساسی اقتصادی که ما با آن روبرو هستیم، کمیت و کیفیت ناکافی اشتغال برای آمریکایی هاست. چه ارتباطی بین فناوری و این مشکل وجود دارد؟

جرد برنشتاین: این کمبود مهارت نیست که دستمزدها را پایین می آورد. ضعف اقتصاد و عوامل دیگر باعث این مشکل شده است.

“مجله آمریکایی پرسپکتیو – اکتبر 2014”

جارد برنشتاین، کارشناس ارشد مرکز اولویت‌های سیاست و بودجه، در مقاله‌اش، عقل مرسوم را به چالش می‌کشد که اتوماسیون، و پیشرفت‌های فناوری به طور کلی، ریشه مشکل رو به رشد بازار کار هستند. تز او به عنوان رویکرد سوم بین خوش بینی و بدبینی ظاهر می شود. او اساساً رویکردی خنثی برای ارتباط بین فناوری و مشکلات آمریکایی‌ها یعنی بیکاری و دستمزدهای پایین داشت.

او برای دفاع از عقیده خود دو استدلال را مطرح می کند. اولاً، کارگران بیشتری به دلیل پیشرفت های اخیر در فناوری شغل خود را از دست می دهند. با این حال، شواهد علمی نمی تواند به طور قطعی ثابت کند که فناوری کارگران را چنان بیکار کرده است که بیش از آنکه حل کرده باشد، مشکلاتی را ایجاد کرده است. در واقع، اتوماسیون مشاغل تکراری را تهدید می کند، اما مشاغل سطح بالاتر همچنان مورد نیاز هستند زیرا مکمل فناوری هستند. علاوه بر این، جایگزین کردن کارهای دستی که نیاز به قضاوت و عقلانیت انعطاف‌پذیر دارند، هنوز برای ماشین‌ها دشوار است. ثانیاً، تحقیقات علمی ارتباط روشنی بین پیشرفت‌های تکنولوژیکی اخیر و روند تکامل حقوق در دهه‌های گذشته نشان نداده است.

در نتیجه، به گفته برنشتاین، به جای تمرکز بر فناوری و تأثیرات فرضی آن بر افزایش بیکاری و کاهش دستمزدها، باید نگران سیاست های بدی باشیم که نمی توانند عدم تعادل در تقاضا، تجارت، درآمد و فرصت ها را جبران کنند.

برای افرادی که بیش از حد از اینترنت و تلفن همراه استفاده می کنند، ممکن است با ایجاد اختلال در الگوی خواب خود احساس خستگی کنند. مطالعات به طور مداوم نشان داده اند که افزایش در BMI و وزن اغلب در افرادی که زمان زیادی را آنلاین می گذرانند و ورزش نمی کنند مشاهده می شود. استفاده زیاد از اینترنت در نمرات پایین دانش آموزان نیز منعکس می شود. همچنین اشاره شده است که استفاده از تلفن همراه در هنگام رانندگی باعث افزایش تصادفات جاده ای به ویژه در بین نوجوانان می شود. از نظر آماری، تعداد تصادفات در میان نوجوانان چهار برابر بیشتر از افراد بالای 20 سال است و درصد بسیار زیادی از نوجوانان (81 درصد) هنگام رانندگی پیامک می نویسند و پیامک می خوانند (92 درصد). در این زمینه رسانه های جمعی و فناوری بر سلامت جسمی و روانی افراد تأثیر منفی می گذارد.

سیستم های پیچیده تکنولوژیکی

توماس پی هیوز می گوید از آنجایی که فناوری به عنوان ابزار کلیدی برای حل مشکلات تلقی می شود، برای بهره مندی بیشتر از آن باید از ویژگی های پیچیده و متنوع آن آگاهی بیشتری داشته باشیم. تفاوت چرخ یا قطب نما با وسایل آشپزخانه مانند اجاق گاز یا فر چیست؟ آیا می‌توانیم همه آن‌ها، برخی یا هیچ‌کدام را فناوری بدانیم؟

به گفته هیوز، فناوری اغلب با معنای محدودی در نظر گرفته می شود. “فناوری یک فرآیند خلاقانه است که شامل استفاده از نبوغ انسانی است.” تأکید این تعریف بر خلاقیت، از تعاریف بی‌صلاحیتی که ممکن است به اشتباه شامل فناوری‌های آشپزی باشد، اجتناب می‌کند.

با این حال، از آنجا که فناوری همه جا وجود دارد و شرایط جوامع را تغییر داده است، هیوز فکر می کند مهندسان، دانشمندان و مدیران اغلب معتقدند که می توانند جهان را با کمک فناوری شکل دهند. آنها اغلب تصور می کنند که این فناوری به راحتی قابل کنترل است، اما این فرض باید به طور کامل به چالش کشیده شود. برای مثال، اوگنی موروزوف به طور خاص دو مفهوم را به چالش می کشد: «اینترنت محوری» و «حل گرایی». اینترنت محور بودن به این ایده اشاره دارد که جامعه ما معتقد است اینترنت یکی از پایدارترین و منسجم ترین نیروهاست. راه حل گرایی یک ایدئولوژی است که معتقد است هر مشکل اجتماعی از طریق فناوری و به ویژه از طریق اینترنت قابل حل است. در واقع فناوری ذاتا دارای عدم قطعیت ها و محدودیت هایی است. طبق بررسی الکسیس مادریگال از نظریه موروزوف، نادیده گرفتن این محدودیت ها منجر به “پیامدهای ناخواسته ای می شود که می تواند آسیب بیشتری نسبت به مشکلاتی که قرار است حل کنند” را به همراه داشته باشد. بنجامین آر. کوهن و گوئن اوتینگر نیز در مورد تأثیرات مختلف فناوری بحث کردند.

بنابراین شناخت حدود فناوری و به طور کلی دانش علمی به ویژه در مواردی که به عدالت زیست محیطی و مسائل مرتبط با سلامت می پردازد ضروری است. اوتینگر این استدلال را دنبال می کند و معتقد است که پذیرش مستمر محدودیت های دانش علمی به درک جدید مهندسان و دانشمندان از نقش خود بستگی دارد. چنین رویکردی به فناوری و علم مستلزم آن است که متخصصان و تکنسین ها نقش خود را در این فرآیند به گونه ای متفاوت درک کنند. آنها باید خود را نه تنها به عنوان ارائه دهندگان اطلاعات و راه حل های فنی، بلکه به عنوان شرکت کننده در تحقیق و حل مسئله ببینند.

فناوری به درستی به عنوان هر کاربرد علم برای انجام کاری تعریف شده است. علم مورد استفاده ممکن است بسیار جدید یا مورد قبول جهانی باشد، و عملکرد مورد نظر ممکن است بسیار آشکار یا بسیار جاری باشد. اما تمامی این حالت ها تکنولوژی محسوب می شوند و بهره برداری از آن مبنای تمامی مزیت های موجود در رقابت است.

برنامه ریزی مبتنی بر فناوری همان چیزی بود که برای ساخت غول های صنعتی آمریکا (مانند داو، دوپونت و جی ام) قبل از جنگ جهانی دوم استفاده می شد و این نوع برنامه ریزی بود که ایالات متحده را به یک ابرقدرت تبدیل کرد. برنامه ریزی اقتصادی نقشی در این روند نداشت.

استفاده از فناوری های ساده یکی از ویژگی های سایر گونه های جانوری غیر از انسان است. این گونه ها شامل شامپانزه ها، جوامع خاصی از دلفین ها و کلاغ ها هستند. اگر نگاه کلی تر به فناوری را توانایی اصلاح محیط زندگی و کنترل آن بدانیم، می توان به نمونه های حیوانی دیگری مانند سگ های آبی و مادرشان یا زنبورها و کندوهای آنها نیز اشاره کرد.

توانایی ساخت و استفاده از ابزار زمانی یکی از مشخصه‌های تعیین‌کننده نوع انسان به حساب می‌آمد، اما کشف اینکه شامپانزه‌ها و دیگر نخستی‌ها نیز ابزار می‌سازند، این ایده که استفاده از فناوری منحصر به انسان است را رد کرد. . برای مثال، محققان شامپانزه‌های وحشی را مشاهده کرده‌اند که از ابزارهایی برای یافتن غذا استفاده می‌کنند. برخی از ابزارهایی که دیده می شود اسفنج های برگ هستند که از موریانه ها به عنوان طعمه ماهیگیری، هاون ها و میله های فشردن استفاده می کنند. شامپانزه‌های غرب آفریقا، مانند میمون‌های کاپوچین برزیلی، از چکش‌های سنگی و سندان برای شکستن آجیل استفاده می‌کنند.

تکنولوژی چه تاثیری بر توسعه محصولات دارد

گوریل بالغی که از شاخه ای به عنوان عصا برای سنجش عمق آب استفاده می کند. نمونه ای از استفاده از فناوری توسط «پستانداران بدوی» غیر از انسان

نظریه پردازان فناوری اغلب سعی می کنند آینده فناوری را بر اساس علم و فناوری فوق پیشرفته امروزی پیش بینی کنند. اما مانند همه پیش‌بینی‌های آینده، پیش‌بینی‌های فناوری قطعی نیستند.

در سال 2005، Ray Kurzweil پیش‌بینی کرد که بسیاری از آینده فناوری شامل انقلاب GNR، یک همپوشانی قوی ژنتیک، فناوری نانو و رباتیک خواهد بود که رباتیک برجسته‌ترین آن‌ها است.

نظرات

نظرتان را با ما به اشتراک بگذارید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *