گوناگون

اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

آخرین به روز رسانی: 14 ژانویه 1401 زمان مطالعه: 12 دقیقه

در این مقاله قصد داریم با منحنی عرضه کل آشنا شویم. منحنی عرضه کل به همراه منحنی تقاضای کل نشان دهنده رشد بلندمدت و تورم در اقتصاد است.

فهرست مطالب این نوشته

منحنی عرضه کل چیست؟

منحنی عرضه کل رابطه بین سطح قیمت و مقدار کالا و خدمات عرضه شده را نشان می دهد.

مدل عرضه کل و تقاضای کل

مدل نوسانات اقتصادی کوتاه مدت بر رفتار دو متغیر اقتصادی تمرکز دارد. اولین متغیر میزان تولید کالا و خدمات در اقتصاد است (با تولید ناخالص داخلی اندازه گیری می شود). دوم سطح متوسط ​​قیمت است (که با تولید ناخالص داخلی ضمنی یا شاخص قیمت مصرف کننده اندازه گیری می شود). توجه داشته باشید که نرخ تولید یک متغیر واقعی و سطح تولید یک متغیر ساختگی است. نوسانات در اقتصاد به طور کلی با استفاده از مدلی به نام عرضه و تقاضای کل بررسی می شود.

نمودار عرضه جهانی چیست؟

نمودار عرضه کل، مقدار کل کالاهای تولید شده و فروخته شده توسط شرکت ها را در هر سطح قیمت نشان می دهد. برخلاف شیب همیشه منفی منحنی تقاضای کل، منحنی عرضه کل رابطه ای را نشان می دهد که به شدت به افق زمانی وابسته است. در بلندمدت، منحنی عرضه کل در کوتاه مدت دارای شیب مثبت است.

اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

چرا شیب منحنی عرضه کل در کوتاه مدت افزایش می یابد؟

مهمترین تفاوت بین وضعیت اقتصادی بلندمدت و کوتاه مدت، منحنی عرضه کل است. به دلیل عدم تأثیر سطح عمومی قیمت ها در بلندمدت بر ظرفیت تولید کالا و خدمات در اقتصاد، منحنی عرضه کل در بلندمدت عمودی است. از سوی دیگر، در کوتاه مدت، سطح قیمت ها بر میزان تولید در اقتصاد تأثیر می گذارد. در واقع برای یک دوره یک یا دو ساله افزایش سطح عمومی قیمت ها در اقتصاد باعث افزایش عرضه کالا و خدمات می شود.

علاوه بر این، کاهش سطح قیمت، میزان تولید کالاها و خدمات ارائه شده را نیز کاهش می دهد. در نتیجه، منحنی عرضه کل کوتاه مدت به سمت بالا متمایل می شود.

چرا تغییرات قیمت در کوتاه مدت بر تولید تأثیر می گذارد؟

محققان حوزه اقتصاد کلان به 3 دلیل برای تبیین روند صعودی منحنی عرضه کل در کوتاه مدت اشاره کرده اند. در هر تئوری، شکست خاص بازار باعث تفاوت در رفتار منحنی عرضه در بلندمدت و کوتاه مدت می شود. این نظریه ها در جزئیات متفاوت هستند، اما محور اصلی آنها یکسان است. اینکه مقدار کالاها و خدمات ارائه شده با انحراف سطح واقعی قیمت از سطح قیمت مورد انتظار مردم، از ارزش بلندمدت یا طبیعی خود منحرف شود. با افزایش سطح قیمت، به سطحی بالاتر از آنچه مردم انتظار دارند، مقدار تولید نیز از مقدار معمولی آن بیشتر می شود. به علاوه با کاهش سطح قیمت از سطح مورد انتظار مردم، میزان تولید کمتر از حد نرمال خواهد بود.

q6urrw4 اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

دلایل روند صعودی منحنی عرضه کل کوتاه مدت

برخی از دلایل روند صعودی منحنی عرضه کل کوتاه مدت شامل موارد زیر است.

تئوری سفتی دستمزد

تئوری چسبندگی قیمت

نظریه ادراک نادرست

نظریه چسبندگی دستمزد

یکی از دلایل اصلی شیب رو به بالا منحنی عرضه کل کوتاه مدت، نظریه سفتی دستمزد است. به عقیده برخی از اقتصاددانان، این نظریه حاوی مهمترین دلیل تفاوت بین اقتصاد کوتاه مدت و بلندمدت است. بر اساس این نظریه، به دلیل تعدیل آهسته دستمزدهای اسمی با شرایط متغیر اقتصادی، منحنی عرضه کل کوتاه مدت به سمت بالا متمایل می شود. در واقع دستمزدها در کوتاه مدت سفت و سخت است. یکی از دلایل اصلی سختی دستمزدها طولانی بودن مدت قراردادهای کار و کارفرمایان است. در این قراردادها میزان دستمزد در نظر گرفته شده برای نیروی کار ثابت است.

گاهی اوقات این قراردادها تا 3 سال اعتبار دارند. همچنین از دیگر دلایل این انطباق آهسته می توان به تکامل آهسته هنجارهای اجتماعی و تأثیر ایده هایی مانند برقراری عدالت در فرآیند تعیین دستمزد اشاره کرد.

نمونه سفتی دستمزد

فرض کنید شرکتی یک سال پیش انتظار داشت که سطح قیمت امسال 100 باشد و بر اساس این انتظارات قراردادی را منعقد کرد که به ازای هر ساعت کار، 200 هزار تومان به کارکنانش پرداخت کند. اگر در واقع سطح قیمت در سال جاری برابر با 95 باشد، زیرا قیمت ها کمتر از حد انتظار است، شرکت برای فروش هر واحد محصول، 5 درصد کمتر از مبلغ مورد انتظار دریافت می کند. این در حالی است که هزینه نیروی کار برای تولید هر واحد کالا همچنان ساعتی 200 هزار تومان است.

در این صورت تولید با سود کمتر همراه است. در نتیجه شرکت نیروی کار کمتری استخدام می کند و تولید را کاهش می دهد. به مرور زمان قراردادهای منعقد شده بین شرکت و کارکنان منقضی می شود و ممکن است شرکت با حقوق کمتر قراردادهایی منعقد کند. به دلیل پایین بودن سطح قیمت، امکان پذیرش این قرارداد برای کارکنان وجود دارد. اما به طور کلی تا زمان انقضای قراردادهای قبلی و انعقاد قراردادهای جدید، میزان اشتغال و تولید کمتر از ارزش بلندمدت خواهد بود.

برعکس فرض کنید سطح قیمت برابر با 105 و دستمزد ساعتی معادل 200000 تومان باشد. در این حالت، مبلغ پرداختی برای هر واحد از کالای فروخته شده 5 درصد بیشتر است، اما هزینه نیروی کار ثابت می ماند. بنابراین، شرکت نیروی کار بیشتری استخدام می کند و کالاهای بیشتری تولید می کند. در نهایت، جمعیت شاغل برای برآوردن نیازهای خود در سطح قیمتی بالاتر، خواهان دستمزد اسمی بالاتری هستند. با این حال، برای مدتی شرکت می تواند با به کارگیری بیش از حد درازمدت و تولید مقدار بیشتری از کالاهای عرضه شده، سود کسب کند.

به طور خلاصه، طبق تئوری صلبیت دستمزد، از آنجایی که دستمزدهای اسمی بر اساس قیمت های مورد انتظار تعدیل می شوند و همزمان با دور شدن سطح قیمت های واقعی از سطح مورد انتظار تغییر نمی کنند، شیب منحنی عرضه کل است. در بلند مدت در حال افزایش است. هنگامی که سطح قیمت کمتر از سطح مورد انتظار است، سختی دستمزد انگیزه ای برای تولید کمتر در شرکت ها ایجاد می کند و بالعکس.

نظریه چسبندگی قیمت

برخی از اقتصاددانان از نظریه دیگری در رابطه با شیب صعودی منحنی عرضه کوتاه مدت حمایت می کنند. همانطور که در بالا نشان داده شد، تئوری سختی دستمزد بر کندی تعدیل دستمزد اسمی در طول زمان تاکید دارد. بر اساس تئوری چسبندگی قیمت، قیمت برخی کالاها و خدمات به آرامی در واکنش به تغییرات شرایط اقتصادی تغییر می کند. بخشی از انطباق آهسته این قیمت ها به دلیل هزینه انجام این کار است. «هزینه منو» شامل هزینه چاپ و توزیع بروشورها و زمان مورد نیاز برای تغییر برچسب قیمت است. در نتیجه، قیمت ها و دستمزدها می توانند در کوتاه مدت ثابت باشند.

نمونه ای از تئوری چسبندگی قیمت

فرض کنید هر شرکتی در اقتصاد قیمت های خود را بر اساس وضعیت آینده اقتصاد تعیین می کند. همچنین فرض کنید پس از اعلام قیمت، عرضه پول در اقتصاد به طور غیرقابل پیش بینی کاهش می یابد که در بلندمدت سطح کلی قیمت ها را کاهش می دهد. . در حالی که برخی از مشاغل ممکن است قیمت های خود را در پاسخ به تغییرات غیرقابل پیش بینی در اقتصاد تعدیل کنند، برخی دیگر ممکن است نخواهند هزینه منو را متقبل شوند. بنابراین این شرکت ها نسبت به سایر شرکت ها کندتر در تغییر قیمت خواهند بود. با توجه به عملکرد کند این شرکت ها در تغییر قیمت و افزایش قیمت آنها، فروش آنها کاهش می یابد. به عبارت دیگر به دلیل عدم تطبیق سریع قیمت ها با شرایط متغیر اقتصادی، کاهش غیرقابل پیش بینی سطح قیمت باعث می شود قیمت برخی از شرکت ها از حد مطلوب بالاتر رود.

این گرانی ها با کاهش میزان فروش، شرکت ها را به سمت کاهش میزان تولید کالاهای خود سوق می دهد.

نظریه سوء برداشت

طبق این تئوری، تغییرات در سطح کلی قیمت می تواند به طور موقت تامین کنندگان را در مورد بازارهای فردی که در آن محصولات خود را می فروشند گمراه کند. به دلیل این برداشت‌های نادرست کوتاه‌مدت، واکنش تامین‌کنندگان به تغییرات در سطح قیمت منجر به افزایش منحنی عرضه کل می‌شود. فرض کنید سطح قیمت کمتر از آنچه تامین کنندگان انتظار دارند کاهش یابد. هنگامی که تامین کنندگان کاهش قیمت را مشاهده می کنند، به اشتباه فکر می کنند که قیمت های نسبی کاهش یافته است. یعنی ممکن است فکر کنند قیمت آنها نسبت به قیمت سایر کالاها در اقتصاد کاهش یافته است.

نمونه ای از نظریه سوء تفاهم

برای مثال، فرض کنید کشاورزانی که گندم تولید می کنند، قبل از اینکه شاهد کاهش قیمت بسیاری از کالاهای دیگر باشند، متوجه کاهش قیمت گندم شوند. آنها ممکن است به این نتیجه برسند که پاداش تولید گندم در حال حاضر کم است و بنابراین مقدار گندمی را که عرضه می کنند کاهش می دهند. به همین ترتیب، نیروی کار ممکن است قبل از توجه به کاهش سطح عمومی قیمت، به کاهش دستمزد اسمی خود توجه کند. ممکن است نیروی کار در پاسخ به این مشاهدات، میزان نیروی کار عرضه شده را کاهش دهد. در هر صورت، کاهش سطح قیمت، تصورات نادرستی در مورد قیمت های نسبی ایجاد می کند. این باورهای غلط باعث می شود که تامین کنندگان در پاسخ به کاهش قیمت ها، عرضه کالاها و خدمات خود را کاهش دهند.

دلیل تغییر در منحنی عرضه کل کوتاه مدت

منحنی عرضه کل می تواند به دلایل زیر تغییر کند.

نیروی کار : افزایش نیروی کار منحنی عرضه کل را به سمت راست و بالعکس تغییر می دهد.

سرمایه : کاهش سرمایه فیزیکی یا انسانی منحنی عرضه کل را به سمت چپ و بالعکس تغییر می دهد.

منابع طبیعی : تغییر در منحنی عرضه کل ممکن است به دلیل افزایش دسترسی به منابع طبیعی باشد.

Technology: پیشرفت در فناوری می تواند منحنی عرضه کل را به سمت راست تغییر دهد.

سطح قیمت مورد انتظار : کاهش سطح قیمت مورد انتظار به منحنی عرضه کل اجازه می دهد تا به سمت راست حرکت کند.

منحنی عرضه کل بلندمدت

در بلندمدت، مقدار کل تولید کالاها و خدمات در اقتصاد (تولید ناخالص داخلی واقعی) به نیروی کار، سرمایه، منابع طبیعی و دسترسی به فناوری ها برای تبدیل این عوامل تولید به کالا و خدمات بستگی دارد. از آنجایی که عوامل بلندمدت مؤثر بر تولید ناخالص داخلی واقعی تحت تأثیر سطح قیمت قرار نمی گیرند، منحنی عرضه کل در بلندمدت عمودی است.

به عبارت دیگر، در بلندمدت نیروی کار، سرمایه، منابع طبیعی و فناوری، مقدار کل کالاها و خدمات عرضه شده در اقتصاد را تعیین می‌کنند و مقدار عرضه‌شده صرف‌نظر از سطح یا سطح قیمت‌ها یکسان خواهد بود.

منحنی عمودی عرضه کل بلندمدت نشان می دهد که ارز خنثی است. نظریه کلاسیک اقتصاد کلان بر این فرض استوار است که متغیرهای واقعی به متغیرهای اسمی وابسته نیستند. منحنی عرضه کل بلندمدت نشان دهنده این ایده است زیرا عدم وابستگی مقدار تولید (اندازه گیری واقعی) به سطح قیمت (اندازه گیری اسمی) را بیان می کند.

برای یادگیری بهتر مبانی اقتصاد کلان می توانید به دوره آموزشی تهیه شده توسط فرادرس مراجعه نمایید.

علت انتقال منحنی عرضه کل بلند مدت

از آنجایی که تئوری کلاسیک اقتصاد کلان، کمیت کالاها و خدمات تولید شده در اقتصاد را در بلندمدت پیش بینی می کند، این نظریه همچنین می تواند موقعیت منحنی عرضه کل را در بلندمدت توصیف کند. گاهی از مقدار کل تولید به عنوان «خروجی بالقوه» یا «بازده اشتغال کامل» یاد می شود. به عبارت دقیق‌تر، در اینجا آن را نرخ طبیعی تولید می‌نامیم زیرا میزان تولید را در زمانی که نرخ بیکاری نرمال است نشان می‌دهد. نرخ طبیعی تولید نشان دهنده سطح تولیدی است که اقتصاد در بلندمدت به سمت آن می رود.

هر تغییر اقتصادی که نرخ طبیعی تولید را تغییر دهد، منحنی عرضه کل بلندمدت را تغییر خواهد داد. می توانیم تغییرات منحنی عرضه کل بلندمدت را به 4 دسته زیر تقسیم کنیم.

نیروی کار

منابع مالی

منابع طبیعی

اطلاعات فنی

نیروی کار

فرض کنید در اقتصاد به دلیل مهاجرت، تعداد نیروی کار افزایش می یابد. تعداد زیاد نیروی کار، میزان کالاها و خدمات ارائه شده را افزایش می دهد. در نتیجه، منحنی عرضه کل بلندمدت به سمت راست تغییر می کند. از سوی دیگر، اگر نیروی کار اقتصاد مورد نظر مهاجرت کند، منحنی عرضه کل به سمت چپ تغییر خواهد کرد. موقعیت منحنی عرضه کل بلندمدت به نرخ طبیعی بیکاری نیز بستگی دارد. بنابراین، هرگونه تغییر در نرخ طبیعی بیکاری، منحنی عرضه کل را نیز تغییر خواهد داد.

به عنوان مثال، اگر سازمان مربوطه حداقل دستمزد را به میزان قابل توجهی تغییر دهد، نرخ طبیعی بیکاری افزایش یافته و مقدار کالاها و خدمات عرضه شده توسط اقتصاد کاهش می یابد. بنابراین، منحنی عرضه بلندمدت نیز به سمت چپ تغییر خواهد کرد. برعکس، اگر هر شکلی از اصلاح برنامه‌های بیمه، نیروی کار را تشویق کند تا حد امکان به دنبال شغل مورد نظر خود باشد، نرخ طبیعی بیکاری کاهش می‌یابد و در نتیجه منحنی d عرضه کل کاهش می‌یابد. به سمت راست تغییر دهید

سرمایه

افزایش سرمایه در اقتصاد باعث افزایش بهره وری می شود. در نتیجه، منحنی عرضه کل بلندمدت به سمت راست تغییر می کند. در اینجا سرمایه یعنی ماشین ها و کارخانه ها و سرمایه های انسانی مانند مدارس و امثال آن.

منابع طبیعی

میزان تولید در یک اقتصاد به منابع طبیعی آن مانند زمین، آب و هوا و مواد معدنی بستگی دارد. کشف مواد معدنی جدید می تواند منحنی عرضه کل را به سمت راست تغییر دهد. در اکثر کشورها منابع طبیعی وارداتی است که به این معنی است که تغییر مقدار واردات این مواد بر منحنی عرضه کل نیز تاثیر می گذارد.

دانش فنی

دانش فنی و پیشرفت تکنولوژی یکی از مهمترین دلایل افزایش سرعت عرضه محصول است. به عنوان مثال، ظهور یارانه ها باعث شده است تا با داشتن مقدار زیادی مواد اولیه به تولید بیشتر برسد. بسیاری از عوامل دیگر مانند تجارت آزاد نیز تأثیر مشابهی بر منحنی عرضه کل دارند. همچنین اگر کشوری به دلایلی مانند عوامل محیطی از تجارت کالا جلوگیری کند، منحنی عرضه کل به سمت چپ تغییر می کند.

اثرات تغییر منحنی عرضه کل

فرض کنید اقتصاد در بلندمدت در تعادل است. حال در نظر بگیرید که شرکت ها به طور ناگهانی با افزایش هزینه های تولید مواجه می شوند. به عنوان مثال ممکن است شرایط نامساعد جوی در برخی شهرها منجر به از بین رفتن محصولات کشاورزی و در نتیجه افزایش قیمت محصولات غذایی شود. علاوه بر این، به عنوان مثال، با شروع جنگ در خاورمیانه، ممکن است حمل و نقل نفت با مشکلاتی مواجه شود و هزینه تولید فرآورده های نفتی افزایش یابد. برای تحلیل تاثیر تغییرات هزینه های تولید بر اقتصاد کلان، باید به منحنی ها توجه کرد.

با توجه به تاثیر هزینه های تولید بر بنگاه های ارائه دهنده کالا و خدمات، منحنی عرضه کل به دلیل تغییر در هزینه های تولید تغییر خواهد کرد. با افزایش هزینه های تولید، فروش کالاها و خدمات سود کمتری خواهد داشت، شرکت ها مقدار کمتری از محصول را برای هر سطح قیمت معین عرضه می کنند.

بنابراین، همانطور که در نمودار زیر مشاهده می شود، منحنی عرضه کل از AS1 به AS2 و به سمت چپ تغییر می کند. توجه داشته باشید که بسته به شرایط، منحنی عرضه کل نیز ممکن است جابجا شود، اگرچه برای سادگی، در اینجا فرض می‌کنیم که منحنی عرضه کل تغییر نمی‌کند. با مشاهده نمودار می توانید وضعیت اولیه و تراز جدید را با هم مقایسه کنید. در کوتاه مدت اقتصاد از نقطه الف به نقطه ب حرکت می کند بنابراین خروجی در اقتصاد از Y1 کاهش می یابد و به Y2 می رسد.

در این مدت سطح قیمت نیز افزایش می یابد و از P1 به P2 می رود. از آنجایی که اقتصاد هم «رکود» – کاهش حجم تولید – و هم تورم را تجربه می کند، به این پدیده «رکود تورمی» نیز می گویند.

23kkfr0 اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

ارائه ویدئویی اقتصاد کلان مقدماتی

rudwhk0 اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

برای آشنایی بیشتر با مفهوم تولید ناخالص داخلی و سایر مباحث کلان اقتصادی می توانید به آموزش بالا مراجعه کنید. این آموزش تصویری توسط “فرادرس” در یک دوره 6 ساعته و 7 درس گردآوری شده است. در آموزش حاضر، درس اول به دانش علم اقتصاد و نحوه انجام فعالیت های اقتصادی می پردازد. در درس دوم و سوم به ترتیب شاخص های حساب های ملی و سنجش فعالیت اقتصادی بررسی می شود. درس چهارم به بازار پول و سیاست های پولی می پردازد. درس پنجم شامل مباحث اقتصاد بین الملل است. در درس ششم و هفتم به ترتیب تئوری های تورم و بیکاری و تئوری مصرف و سرمایه گذاری را خواهید آموخت.

حرکت از تعادل کوتاه مدت به تعادل بلند مدت

بر اساس تئوری سفتی دستمزد، باید بررسی کرد که دستمزدهای اسمی چگونه تحت تأثیر رکود تورمی قرار می گیرند. بنگاه ها و کارگران ممکن است در ابتدا انتظارات خود را برای سطح قیمت افزایش دهند و در پاسخ به افزایش سطح قیمت، مقادیر بالاتری را برای دستمزد اسمی تعیین کنند. در این مثال، هزینه‌های کسب‌وکار همچنان افزایش می‌یابد و منحنی عرضه کوتاه‌مدت کل بیشتر به سمت چپ تغییر می‌کند و مشکل رکود تورمی را پیچیده می‌کند. پدیده افزایش دستمزدهای اسمی ناشی از افزایش قیمت ها و افزایش قیمت ها را گاهی مارپیچ قیمت- دستمزد می نامند.

در مقطعی سرعت این مارپیچ افزایش دستمزدها و قیمت ها کاهش می یابد. کاهش سطح تولید و اشتغال، فشار نزولی بر دستمزد نیروی کار وارد می کند، زیرا با وجود نرخ بالای بیکاری، قدرت چانه زنی نیروی کار نیز ضعیف خواهد بود. با کاهش دستمزد اسمی، تولید کالاها و خدمات سودآورتر خواهد بود و منحنی عرضه کوتاه مدت کل به سمت راست تغییر می کند.

هنگامی که منحنی عرضه کل به AS1 باز می گردد، سطح قیمت کاهش می یابد و مقدار تولید به نرخ طبیعی نزدیک می شود. در بلندمدت، اقتصاد به نقطه A یا نقطه تلاقی منحنی عرضه کل بلندمدت و منحنی تقاضای کل باز می گردد. این بازگشت به تعادل اولیه فرض می کند که تقاضای کل در طول فرآیند ثابت می ماند. این لزوما در دنیای واقعی صادق نیست.

سیاست گذارانی که سیاست های پولی و مالی را کنترل می کنند ممکن است بخواهند برخی از اثرات ناشی از تغییر منحنی عرضه کل را در کوتاه مدت با تغییر منحنی تقاضای کل جبران کنند. این را می توان در نمودار زیر مشاهده کرد. در این مثال، تغییرات سیاست، منحنی تقاضای کل را به سمت راست و از AD1 به AD2 منتقل می کند. این مقدار انتقال دقیقاً برای جلوگیری از تأثیر مقدار خروجی از انتقال منحنی عرضه کل کافی است. اقتصاد به طور مستقیم از نقطه A به نقطه C حرکت می کند.

nqjd6v1 اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

تولید در سطح طبیعی خود باقی می ماند و سطح قیمت از P1 به P3 افزایش می یابد. در این شرایط، سیاستگذاران باید تغییر در منحنی عرضه کل را «تطبیق دهند». سیاست تطبیقی ​​افزایش دائمی سطح قیمت ها را برای حفظ سطح بالاتر تولید و اشتغال می پذیرد. به طور خلاصه می توان به نتایج زیر اشاره کرد.

تغییر در منحنی عرضه کل می تواند منجر به رکود تورمی شود.

سیاست گذارانی که بر تقاضای کل تأثیر می گذارند، می توانند به طور بالقوه اثر منفی آن را بر تولید کل کاهش دهند، مشروط بر اینکه هزینه تشدید مشکل تورم را بپذیرند.

تاریخچه مدل عرضه کل و تقاضای کل

در واقع می توان گفت که این الگو نیز یکی از پیامدهای رکود بزرگ دهه 1930 در ایالات متحده آمریکا است. در آن زمان، اقتصاددانان و سیاست گذاران در مورد منشأ این فاجعه گیج بودند و در مورد چگونگی مبارزه با آن نامطمئن بودند. در سال 1936، «جان مینارد کینز» – اقتصاددان آمریکایی – کتابی به نام «نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول» منتشر کرد. این کتاب به طور کلی نوسانات اقتصادی کوتاه مدت و رکود بزرگ را به تفصیل شرح می دهد. پیام اصلی کینز این بود که رکود اقتصادی در نتیجه کاهش تقاضای کل برای کالاها و خدمات رخ می دهد.

8q5dqtd اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

کینز از منتقدان دیرینه نظریه اقتصادی کلاسیک بود، زیرا تنها می‌توانست اثرات بلندمدت سیاست‌های اقتصادی را توضیح دهد.

آخرین کلمه

همه اقتصادها نوسانات اقتصادی کوتاه مدت حول روندهای بلندمدت را تجربه می کنند. این نوسانات نامنظم و بسیار غیرقابل پیش بینی هستند. در طول رکود، تولید ناخالص داخلی واقعی و سایر معیارهای درآمد کاهش می یابد یا نرخ رشد آنها کاهش می یابد. از عوامل مهم موثر بر نوسانات اقتصادی می توان به منحنی عرضه و تقاضای کل اشاره کرد. با یادگیری این منحنی ها و دلایل انتقال آنها، می توان علل بروز پدیده های مختلف اقتصادی را بهتر تحلیل کرد.

منابع:

Spark Notes

3cka4hc اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

شمین شعاعی (+)

«شمین شعاعی» دانش‌آموخته اقتصاد نظری است و بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم سیاست‌گذاری‌های اقتصادی بر شیوه‌ زندگی مردم و تغییر الگوهای مصرفی آن‌ها از علاقه‌مندی‌های اصلی او است.

مطالب مرتبط

برچسب‌ها

آخرین به‌روزرسانی:
۱۴ دی ۱۴۰۱

زمان مطالعه:
۱۷ دقیقه

i60z7av اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

مانند قانون جهانی گرانش نیوتن در فیزیک، قانون عرضه و تقاضا اصل اساسی تئوری های اقتصادی است. عرضه و تقاضا رابطه بین قیمت محصول و خدمات و تمایل مردم به خرید و فروش آن را نشان می دهد.

فهرست مطالب این نوشته

عرضه و تقاضا تقریباً بر هر چیزی که می‌خرید، می‌فروشید، خریداری می‌کنید و انجام می‌دهید، تأثیر می‌گذارد. عرضه و تقاضا از جمله عناصر اصلی کنترل کننده انواع پدیده های اقتصادی است. در این مقاله با عرضه و تقاضا، رابطه آنها و کشش آنها آشنا می شویم.

تقاضا چیست؟

«تقاضا» به میزان کالا یا خدماتی اطلاق می شود که مردم با توجه به امکانات محدودی که دارند می توانند خریداری کنند. به طور کلی مصرف کننده کالاها و خدمات را با هدف دستیابی به مطلوبیت مصرف می کند. تقاضا در کنار عرضه یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در کنش های اقتصادی و سازوکارهای بازار است.

تعریف تقاضا

تقاضا برای کالای «الف» بیانگر مقادیر متفاوتی از این محصول است که مصرف کنندگان با قیمت های متفاوت و البته در بازه زمانی معین به شرط ثابت بودن سایر عوامل و شرایط تأثیرگذار، آمادگی خرید آن را دارند.

همانطور که در بالا ذکر شد، یکی از نیروهای اقتصادی بازار، عامل تقاضا است. علاوه بر این، یکی از مهمترین اهداف علم اقتصاد، رفع نیازها بر اساس امکانات محدود است.

در واقع فرد احساس نیاز به محصول یا خدماتی می کند و تقاضا برای این کالا تا زمانی ادامه می یابد که مصرف کننده با مصرف آن احساس رضایت کند.

در نتیجه از یک سو عامل تقاضا ناشی از نیاز به مصرف محصول است و از سوی دیگر مصرف کننده کالای مورد نیاز خود را تا زمانی که از مصرف خود احساس رضایت کند مطالبه می کند و تا سیر شدن آن را مطالبه می کند. هر محدودیتی که باشد

یکی از مهم ترین انگیزه هایی که تقاضا ایجاد می کند، مطلوبیت یا رضایت است. از دیدگاه مصرف کننده، یک کالا تا زمانی ارزش دارد که بتواند نیازی را برآورده کند و محصول را تا حدی مصرف کند که احساس رضایت و سودمندی را فراهم کند. در واقع مصرف کننده برای محصولی که بیشترین نیاز او را برآورده می کند ارزش بیشتری قائل است.

چه فایده ای دارد؟

رضایت یا رضایتی که مصرف کننده از مصرف کالا یا خدمات به دست می آورد، مطلوبیت نامیده می شود. میزان رضایتی که از مصرف یک محصول یا خدمات به دست می آید با مطلوبیت یکسان است. در واقع بر اساس معیارهای رضایت یا مطلوبیت می توان منحنی تقاضا را استخراج کرد.

چه عواملی بر میزان خسارت تأثیر می گذارد؟

در ادامه مهمترین عوامل موثر بر میزان خسارت را ارائه کرده ایم. این عوامل عوامل برونزا هستند. تعدادی از این عوامل را می توان به صورت کمی اندازه گیری کرد و برخی از آنها به صورت کیفی بر رفتار مصرف کننده در زمان تقاضا تأثیر می گذارد.

قیمت کالا

درآمد مصرف کننده

قیمت کالاهای مرتبط یا مرتبط (قیمت کالای مکمل یا قیمت کالای جایگزین)

قیمت مورد انتظار

تعداد نامزدهای احتمالی

عامل زمان

وضعیت آب و هوا

تبلیغات

سن مصرف کننده

جنسیت مصرف کننده

وجود کالاها یا خدمات خاص را محدود کنید

سن مصرف کننده

جنسیت مصرف کننده

روش

سلیقه مصرف کننده

رنگ، طعم و ساختار محصول

در ادامه به بررسی جزئیات بیشتر عوامل موثر بر تقاضا می پردازیم.

اثر قیمت (قانون تقاضا): تغییر قیمت یک محصول یکی از مهم ترین و شناخته شده ترین عوامل موثر بر یک محصول است. به طور کلی بسته به نوع کالای تعریف شده، قیمت کالا می تواند بر تقاضای آن اثر مثبت یا منفی داشته باشد.

اصولاً با افزایش قیمت یک محصول، تقاضای آن کاهش می یابد. البته کالاهایی به نام کالاهای گیفن وجود دارند که قانون تقاضا را زیر پا می گذارند که در ادامه به معرفی آن ها پرداخته ایم.

تأثیر درآمد مصرف کننده: افزایش یا کاهش درآمد بیشترین تأثیر را بر تقاضا دارد و اغلب با افزایش درآمد افراد مصرف و تقاضای خود را افزایش می دهند. توجه داشته باشید که نامه یک استثنا است.

اثر قیمت کالاهای مکمل: کالاهای مکمل کالاهایی هستند که مکمل یکدیگر بوده و با هم مصرف می شوند. یکی از شناخته شده ترین نمونه های محصولات مکمل، مسواک و خمیردندان است. نمونه های دیگر کفش و جوراب، مانتو و روسری، بنزین و تجهیزات خودرو هستند.

اثر قیمت کالاهای جایگزین: کالاهای جایگزین در واقع کالاهای مشابهی هستند که می توانند به جای یکدیگر استفاده شوند. زمانی که یک محصول جایگزین برای محصول داریم، می توانیم در صورت نبود محصول اول از محصول دوم استفاده کنیم. به عنوان مثال، انواع مختلف خمیر دندان جایگزین یکدیگر می شوند.

جایگزینی کالا شدت متفاوتی دارد و این شدت بر روی تقاضا تأثیر می گذارد. اگر دو محصول از جمله گوشت گوسفند و گوشت مرغ جایگزین یکدیگر شوند، با افزایش قیمت گوشت گوسفند، مردم به سمت مصرف گوشت مرغ روی آورده و در واقع تقاضا برای گوشت مرغ افزایش می یابد.

اثر قیمت مورد انتظار: این بدان معنی است که انتظارات مردم بر تقاضای آنها در زمان حاضر تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، اگر مردم انتظار داشته باشند قیمت دلار آمریکا در دو ماه آینده افزایش یابد، تقاضا برای خرید آن در حال حاضر افزایش می یابد.

تابع تقاضا چیست؟

به بیان ساده، تابع تقاضا رابطه بین میزان تقاضا و عوامل موثر بر آن را نشان می دهد.

منحنی تقاضا

منحنی تقاضا در واقع مکان هندسی ترکیبات مختلف موجود در بازار برای مصرف کنندگان است. با استفاده از منحنی تقاضا، می‌توان تأثیر تغییر عوامل مؤثر بر تقاضا را بهتر بررسی کرد. علاوه بر این، منحنی تقاضا به ما نشان می دهد که یک فرد چقدر مایل به مصرف در هر قیمت است. به طور کلی در تابع تقاضا، «کیفیت» یک عامل درونزا و «قیمت» و سایر عوامل مؤثر بر تقاضا برونزا هستند.

بنابراین در منحنی تقاضا، محور عمودی باید مقدار و محور افقی نشان دهنده قیمت باشد، اما به طور کلی در نمودارهای تقاضا، محور عمودی نشان دهنده «قیمت» و محور افقی نشان دهنده «کیفیت» است. بنابراین، اکثر منحنی های تقاضای مشاهده شده در واقع منحنی های تقاضای معکوس هستند.

flohrvj اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

تدارکات چیست؟

«عرضه» بخشی از کالاها یا خدمات تولیدی است که توسط تولیدکنندگان برای فروش عرضه می‌شود. به طور کلی ممکن است برخی از محصولات تولید شده در انبار نگهداری و عرضه نشود. عرضه نیز مانند تقاضا یکی از مهمترین نیروهای اقتصادی در بازار است.

تعریف پیشنهاد

عرضه یک محصول معین نشان دهنده مقداری است که تولیدکنندگان با قیمت معین (در صورت ثابت ماندن سایر شرایط) می فروشند.

عوامل موثر بر میزان عرضه چیست؟

در این قسمت به مهم ترین عوامل موثر بر میزان پیشنهاد یک محصول یا خدمات اشاره کرده ایم که در ادامه برخی از آنها را با جزئیات بیشتر بیان می کنیم.

قیمت کالا

تکنولوژی به کار رفته در ساخت این محصول

قیمت عوامل تولید این محصول

هزینه تولید کالا

عرضه کالاهای مرتبط (کالاهای جایگزین یا مکمل)

قیمت مورد انتظار

شرایط جوی و اقلیمی

تعداد تامین کنندگان

اثر مالیات یا یارانه

سیاست های دولت

کشف منابع جدید

زمان

قیمت کالا

قیمت محصول تاثیر مستقیمی بر عرضه آن دارد. یعنی با افزایش قیمت، مقدار عرضه نیز افزایش می یابد و بالعکس. البته این در مورد پیشنهاد شغلی صدق نمی کند. یعنی با افزایش دستمزد – قیمت نیروی کار – عرضه تا حدی افزایش می یابد و پس از آن عرضه نیروی کار کاهش می یابد.

تکنولوژی بکاررفته در تولید آن کالا

در اینجا فناوری یا فناوری به دانش فنی یا تخصص مورد نیاز برای تولید کالا یا ارائه خدمات خاصی اشاره دارد. پیشرفت های تکنولوژیکی عرضه را افزایش می دهد. همچنین کاهش آن مانند استهلاک ماشین آلات تولیدی و یا کمبود دانش فنی منجر به کاهش عرضه می شود.

قیمت عوامل تولید آن کالا

تغییرات در قیمت عوامل تولید مانند دستمزد، اجاره بها و نرخ بهره اثر معکوس بر مقدار عرضه دارد. به عنوان مثال، با افزایش دستمزد، هزینه عوامل تولید افزایش می‌یابد و عرضه کاهش می‌یابد زیرا تولیدکنندگان نیروی کار کمتری را استخدام خواهند کرد.

عرضه کالاهای مرتبط (کالاهای جانشین یا مکمل)

عرضه کالاهای مشابه باعث کاهش عرضه کالای مورد نظر می شود. به عنوان مثال در مورد واردات گوشت برزیل، تقاضا و در نتیجه عرضه گوشت گوسفند داخلی کاهش می یابد.

قیمت انتظاری

اگر تولیدکنندگان انتظار افزایش قیمت را در آینده داشته باشند، عرضه فعلی خود را کاهش خواهند داد و بالعکس.

شرایط جوی و اقلیمی

مهم ترین تاثیر آن مربوط به عرضه محصولات کشاورزی است. به عنوان مثال، خشکسالی و بارندگی کمتر در یک سال منجر به کاهش عرضه در سال بعد می شود.

تابع عرضه چیست؟

تابع عرضه رابطه ریاضی بین کمیت عرضه و عوامل مؤثر بر آن را نشان می دهد.

منحنی عرضه

منحنی عرضه یک نمودار هندسی از تابع عرضه است. منحنی عرضه نشان دهنده حداکثر مقداری است که تولیدکنندگان مایل به فروش با قیمت معین هستند.

7cibu1y اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

معرفی فیلم آموزش اقتصاد خرد

k1vrf5g اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

اقتصاد خرد بخشی از دروس بیان مفاهیم اولیه اقتصاد است و حتی قبل از یادگیری اقتصاد کلان، یادگیری اقتصاد خرد مهم است. موضوع عرضه و تقاضا یکی از اولین موضوعاتی است که در اقتصاد خرد مطرح شد. برای یادگیری اقتصاد خرد می توانید از آموزش فوق برنامه که 4 ساعت و 26 دقیقه و شامل 5 درس است استفاده کنید.

در ادامه سرفصل های مهم این آموزش را لیست کرده ایم. در درس اول با مبانی اقتصاد خرد آشنا می شوید. در درس دوم با تولید کوتاه مدت آشنا می شوید. درس سوم به بررسی موضوعات تولید بلند مدت اختصاص دارد. برای یادگیری تئوری هزینه ها باید به درس چهارم مراجعه کنید. ساماندهی بازار در درس پنجم آموزش داده می شود.

تعادل در اقتصاد چیست؟

در نقطه ای که منحنی های عرضه و تقاضا به هم می رسند، می گوییم به تعادل رسیده ایم. «قیمت تعادلی» قیمتی است که خواسته‌های مصرف‌کننده و خواسته‌های تولیدکننده در آن توافق دارند.

به عبارت دیگر، مقدار محصولی که مصرف کنندگان می خواهند بخرند (مقدار مورد تقاضا) برابر با مقداری است که تولیدکنندگان قصد فروش آن را دارند (مقدار عرضه شده). این مقدار مورد نظر تامین کننده و درخواست کننده، مقدار تعادل نامیده می شود.

e34nd8z اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

در هر قیمت دیگری، مقدار درخواستی با مقدار عرضه شده برابری نخواهد کرد. بنابراین بازار با این قیمت در تعادل نخواهد بود. اگر فقط مقادیر عرضه و تقاضا دارید و به نمودارهای عرضه و تقاضا دسترسی ندارید، زمانی تعادل داریم که مقدار کالای مورد تقاضا و مقدار کالای عرضه شده برابر باشد.

یعنی در واقع می توانید قیمت و مقدار تعادلی را از این طریق پیدا کنید. کافی است توابع عرضه و تقاضا را به صورت معادلاتی با دو مجهول حل کنید و کمیت و قیمت تعادل را پیدا کنید. توجه داشته باشید که تعادل می تواند انواع مختلفی داشته باشد و می تواند پایدار یا ناپایدار باشد.

نمونه سوال عرضه و تقاضا و تعادل

در نمودار عرضه و تقاضای زیر وضعیت بازار را با قیمت 20000 تومان تشریح کنید.

اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

نمونه پاسخ به سوال عرضه و تقاضا

ابتدا باید معادله عرضه و تقاضا را شناسایی کنیم. بر اساس جدول تقاضا، با قیمت 20 هزار تومان، مصرف کنندگان علاقه مند به خرید 200 دستگاه از محصول هستند. همچنین در قیمت تعادلی یا 40000 تومان، تقاضا معادل 150 واحد است. با استفاده از این داده ها و معادله خط می توانیم تابع تقاضا را تشکیل دهیم.

$$P=aQ+b$$

معادله تقاضا به صورت زیر بدست خواهد آمد.

$$P = -400Q + $100000

طبق جدول عرضه، در قیمت تعادلی 40 هزار تومان، 150 واحد کالا عرضه می شود و با قیمت 60 هزار تومان، میزان عرضه معادل 200 واحد است. معادله عرضه نیز به صورت زیر محاسبه خواهد شد.

$$P=400Q-20000$$

برای محاسبه میزان عرضه و تقاضا نیازی به بدست آوردن معادلات آنها نیست و این کار در اینجا برای اهداف آموزشی انجام می شود. در واقع همانطور که از نمودارها مشخص است در قیمت 20000 تومان میزان عرضه معادل 100 واحد و میزان تقاضا معادل 200 واحد است.

یعنی مقدار تقاضا از مقدار عرضه بیشتر است و 100 واحد «مازاد تقاضا» داریم. مازاد تقاضا در قیمتی کمتر از قیمت تعادلی مشاهده می شود. همانطور که در قانون تقاضا بیان شده است، در قیمت پایین تر، مقدار تقاضا افزایش می یابد.

کشش از نظر عرضه و تقاضا چیست؟

همانطور که در بالا اشاره کردیم، قیمت بالاتر باعث کاهش تقاضا می شود، اما برای اینکه بدانید چقدر تقاضا کاهش می یابد، باید کشش آن را بدانید. کشش، در واقع، تغییرات یک متغیر را نسبت به متغیر دیگر اندازه گیری می کند.

عرضه و تقاضا هر دو نشان دهنده رابطه بین قیمت و کمیت هستند و کشش به ما کمک می کند تا این رابطه را بهتر درک کنیم. توجه داشته باشید که کشش در واقع اندازه گیری تغییر از یک متغیر به متغیر دیگر است. یعنی می توان از کشش برای روابط فراتر از رابطه بین قیمت و تقاضا استفاده کرد.

کشش قیمتی تقاضا

درصد تغییر در مقدار تقاضای یک کالا یا خدمت تقسیم بر درصد تغییر قیمت را نشان می دهد. در واقع، این کشش واکنش مقدار مورد نیاز به تغییرات قیمت را اندازه گیری می کند.

کشش قیمتی عرضه

در واقع، نشان دهنده درصد تغییر در مقدار عرضه شده تقسیم بر درصد تغییر قیمت است. کشش قیمتی عرضه به ما می گوید که مقدار عرضه شده چقدر به تغییرات قیمت پاسخ می دهد.

فرمول کشش چیست؟

در ادامه فرمول محاسبه کشش تابعی از قیمت را نشان داده ایم. در فرمول زیر، “P” نشان دهنده “قیمت” و “Q” نشان دهنده “کیفیت” است.

$$ frac{%مثلث Q}{%مثلث P} $$

همانطور که به یاد دارید، درصد تغییرات به صورت زیر محاسبه می شود.

فرض کنید مقدار درخواستی از 4 فنجان قهوه به 6 فنجان قهوه تغییر کرده است، همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است. اگر درصد تغییر را محاسبه کنیم 50 درصد افزایش مصرف قهوه داشتیم.

$$frac{6-4}{4}=%50$$

حال اگر تقاضا برای قهوه از 6 لیوان به 4 لیوان کاهش یابد، طبق محاسبات زیر تقاضا برای قهوه 33 درصد کاهش یافته است.

$$frac{4-6}{6}=%33$$

اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

کشش را از دو زاویه بررسی کنید

در این قسمت می خواهیم ولتاژ موجود در نمودار بالا را به ترتیب از نقطه A به B و از نقطه B به A محاسبه و مقایسه کنیم.

حرکت از نقطه A به B

با حرکت از نقطه A به نقطه B، درصد تغییرات قیمت، درصد تغییرات کمی و در نهایت کشش را محاسبه می کنیم.

درصد تغییرات قیمت

قیمت قهوه از 45000 تومان تا 30000 تومان متغیر است. به عبارت دیگر درصد تغییرات مطابق با محاسبه زیر خواهد بود و قیمت 33 درصد کاهش یافته است.

$$frac{30000-45000}{45000}=-% 33$$

% تغییر در مقدار

مقدار قهوه فروخته شده از 4 لیوان به 6 لیوان رسید و تغییرات معادل 50 درصد بود. این بدان معناست که ما 50 درصد افزایش در مقدار تقاضا برای قهوه داشتیم.

$$frac{6-4}{4}=%50$$

کشش از تقسیم درصد تغییر کمیت بر درصد تغییر قیمت به دست می آید.

$$frac{%مثلث Q}{%مثلث P}=-frac{%50}{%33}=1.5$$

حرکت از نقطه B به A

با حرکت از نقطه B به نقطه A، درصد تغییرات قیمت، درصد تغییرات کمیت و در نهایت کشش را محاسبه می کنیم.

درصد تغییرات قیمت

قیمت قهوه از 30000 تومان تا 45000 تومان متغیر است. یعنی درصد تغییر برابر است و قیمت 50 درصد افزایش یافته است.

$$frac{45000-30000}{30000}=%50$$

% تغییر در مقدار

مقدار قهوه فروخته شده از 6 لیوان به 4 لیوان تغییر یافته و درصد تغییر به شرح زیر محاسبه شده و مقدار آن 33 درصد کاهش یافته است.

$$frac{4-6}{6}=-%33$$

$$frac{% triangle Q}{% triangle P}=frac{% 33}{%50}=0.67$$

محاسبه ولتاژ به روش نقطه وسط یا قوس

برای محاسبه کشش، به جای استفاده از تغییرات درصدی ساده در کمیت و قیمت، اقتصاددانان از میانگین درصد تغییرات استفاده می کنند. این روش را روش نقطه وسط یا قوس برای محاسبه ولتاژ می نامند و نحوه محاسبه آن به شرح زیر است.

% تغییر در مقدار

$$frac{Q_{2}-Q_{1}}{(Q_{2}+Q_{1})/2}times 100$$

درصد تغییرات قیمت

$$frac{P_{2}-P_{1}}{(P_{2}+P_{1})/2}times 100 $$

مزیت این روش این است که بر خلاف روش ذکر شده در بالا، چه از نقطه A به B حرکت کنید و چه برعکس، به همان ولتاژ می رسید. در این روش مخرج کسر میانگین دو نقطه است و مانند روش قبلی نیست.

با استفاده از روش نقطه میانی برای محاسبه ولتاژ بین دو نقطه A و B

در این قسمت از روش نقطه ای برای محاسبه ولتاژ بین دو نقطه استفاده می کنیم.

% تغییر در مقدار

$$frac{6-4} {(6+4)/2} times 100=% 40$$

درصد تغییرات قیمت

$$frac{3-4.5} {(3+4.5)/2} times100= – %40$$

کشش قیمتی تقاضا

$$frac {%40} {%40}$$

این روش در واقع میانگینی از کشش تقاضا بین دو نقطه از نمودار را به ما می دهد. توجه داشته باشید که کشش 1 بین دو کشش 0.67 و 1.52 است که در مثال های بالا محاسبه کردیم.

ما دو نقطه داشتیم و کشیدن را معادل حرکت در امتداد یک منحنی در نظر گرفتیم. همانطور که در بالا ذکر شد، تنش بهتر است به عنوان یک نقطه در نظر گرفته شود. برای محاسبه در این روش، باید یک فرمول جدید برای استفاده ایجاد کنیم.

$$frac {%مثلث Q} {%مثلث P} = E$$

همچنین می دانیم که می توان درصد تغییر قیمت را به شکل زیر نوشت.

$$frac {مثلث P} {P}$$

از طرف دیگر می توانیم درصد تغییرات مقدار را نیز به صورت زیر بنویسیم.

$$frac {مثلث Q} {Q}$$

بنابراین، معادله اصلی را می توان به صورت زیر تغییر داد.

$$frac { frac { مثلث Q} {Q} } {frac { مثلث P} {P}}$$

در نهایت می توان معادله را به صورت زیر نوشت.

$$frac {triangle Q.P} {triangle P.Q}=frac{triangle Q}{triangle P}times frac{P}{Q}$$

در نمودار بالا، شیب برابر است با $$frac{3-4.5}{6-4}=0.75$$، یعنی معکوس شیب برابر است با $$ frac{1} {0.75} = $1.33 . با وارد کردن این داده ها در فرمول بالا، عدد زیر را بدست می آوریم.

$1.33times frac {4.5} {4}= 1.5$$

این نوع آنالیز ولتاژ را به صورت قوس محاسبه می کند. با این روش به ولتاژی که در بالا از نقطه A تا نقطه B محاسبه کردیم نیز رسیدیم.

کشش قیمتی عرضه چقدر است؟

تحلیل کشش تاکنون فقط برای تقاضا استفاده شده است، اما همین اصول را می توان برای عرضه نیز به کار برد. همانطور که کشش تقاضا پاسخگویی تقاضا به تغییرات قیمت را بررسی می کند، کشش قیمتی عرضه نیز پاسخگویی مقدار عرضه شده به تغییرات قیمت را نشان می دهد. هر چه یک شرکت کشش بیشتری داشته باشد، در هنگام افزایش قیمت ها می تواند عرضه خود را افزایش دهد. کشش قیمتی عرضه را می توان به دو روش خطی و نقطه ای مانند کشش قیمتی عرضه محاسبه کرد.

کشش درآمدی تقاضا چقدر است؟

همانطور که در بالا نشان داده شد، همه انواع کالاها در اقتصاد را می توان بر اساس تغییر در رفتار مصرف کننده نسبت به تغییرات درآمد به دسته های لوکس، گیفن، پایه، ضروری و عادی طبقه بندی کرد. این واکنش به تغییر در «درآمد» را می‌توان با کشش درآمدی تقاضا نیز اندازه‌گیری کرد. معادله به صورت زیر خواهد بود.

$$frac {% triangle Q} { % triangle Income}$$

مثبت یا منفی بودن پاسخ نهایی اطلاعات مفیدی در مورد نظر مصرف کننده در مورد محصول ارائه می دهد. یک کالای معمولی کشش درآمدی منفی دارد. اگر درصد تغییر درآمد مثبت باشد، درصد تغییر کمیت نیز مثبت خواهد بود و بالعکس. کالاهای پستی کشش درآمدی منفی دارند، یعنی اگر درصد تغییر درآمد مثبت باشد، درصد تغییر ارزش منفی خواهد بود و بالعکس.

خلاصه فرمول های محاسبه کشش ها بر حسب عرضه و تقاضا

کشش روشی برای اندازه گیری پاسخ به تغییر است که با درصد تغییر در یک متغیر تقسیم بر درصد تغییر در متغیر دیگر اندازه گیری می شود. هر دو نوع فرمول برای اندازه گیری ولتاژ در موقعیت های مختلف مهم هستند. این را می توان با فرمول های زیر محاسبه کرد.

فرمول اصلی
فرمول نقطه‌ای
فرمول خطی

$$frac {% triangle Q} {% triangle P}$$
$$frac {triangle Q} { triangle P}times frac {P_{1}+ P_{2}} {Q_{1} + Q_{2}}$$
    $$frac {triangle Q} {triangle P} times frac {P} {Q}$$

از آنجایی که کشش واکنش به تغییرات را اندازه گیری می کند، می توان از آن برای اندازه گیری کشش قیمتی عرضه، کشش قیمت متقاطع تقاضا و کشش درآمدی تقاضا استفاده کرد. برای محاسبه می توانید از فرمول های زیر استفاده کنید.

کشش قیمتی عرضه
کشش متقاطع قیمتی تقاضا
کشش درآمدی تقاضا

$$frac {% triangle Q_{s}} {% triangle P}$$
$$frac {% triangle Q_{A}} {% triangle P_{B}}$$
$$frac {% triangle Q} {% triangle I}$$

طبقه بندی انواع کشش بر اساس میزان

کشش ها را می توان به 3 دسته مهم در زیر تقسیم کرد.

کاملاً الاستیک : تقاضای کاملاً الاستیک تقاضایی است که عدد کشش آن بیشتر از 1 باشد. این بدان معنی است که پاسخ به تغییرات قیمت بسیار زیاد است.

کاملا غیر کشش : کشش های کمتر از 1 نشان دهنده واکنش کمتر به تغییرات قیمت و نشان دهنده تقاضای غیر کشسان است.

Unit Elasticity : “Unit Elasticity” (Unitary Elasticity) نشان دهنده پاسخ متناسب تقاضا یا عرضه است.

اگر
سپس
نامیده می‌شود

درصد تغییرات مقدار< درصد تغییرات قیمت
$$frac {% triangle Q} {% triangle P}>1$$
 کشش‌پذیر

درصد تغییرات مقدار= درصد تغییرات قیمت
$$frac {% triangle Q} {% triangle P}=1$$
کشش واحد

درصد تغییرات مقدار > درصد تغییرات قیمت
$$frac {% triangle Q} {% triangle P}<1$$
کشش‌ناپذیر

اندازه ولتاژ را در نمودار تشخیص دهید

اگر بخواهیم کشش را برای هر نقطه از منحنی تقاضا محاسبه کنیم، می‌توانیم منحنی تقاضا را مطابق تصویر زیر به 3 قسمت کشسان، واحد الاستیسیته و بدون کشش تقسیم کنیم. یعنی اثربخشی تغییر قیمت به مکان در نمودار بستگی دارد.

43ggwop اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

محاسبه ولتاژ

در این بخش، کشش را در نقاط مختلف نمودار تقاضای زیاد محاسبه می کنیم.

نکته A

$$frac {triangle Q} {triangle P}times frac{P}{Q}=23123frac{9} {6.75}times frac {4.5} {3}=2$$

نقطه B

$$frac {triangle Q} { مثلث P}times frac{P}{Q}=23123frac{9} {6.75}times frac {3} {5}=0.8 $$

اسپایک C

$$frac {triangle Q} { مثلث P}times frac{P}{Q}=23123frac{9} {6.75}times frac {3.375} {4.5}=1$$

در واقع، تنها نقطه ای که برای تشخیص کشش از غیر کشسانی باید پیدا کنیم، نقطه واحد الاستیسیته یا نقطه $$C$$ است.

پستی چیست؟

«کالای پست» محصولی است که تقاضای مصرف کننده آن برای مصرف با افزایش درآمد کاهش می یابد. اغلب، کالاهای پایین‌تر، جایگزین‌های ارزانی برای «کالاهای معمولی» یا «کالاهای ضروری» مانند غذا هستند. به عنوان مثال، زمانی که درآمد یک فرد کاهش می یابد، این امکان برای او وجود دارد که کالاهای کم ارزشی را خریداری کند که قیمت آنها کمتر از کالاهای معمولی است. وقتی دستمزدها دوباره افزایش می‌یابد، احتمالاً شخص به جای کالاهای پایین‌تر، کالاهای معمولی مصرف می‌کند.

اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

در واقع عبارت «پست» نشان دهنده کیفیت محصول نیست، بلکه نشان دهنده قیمت و ارزش فرضی آن است. ممکن است در شرایط یکسان، ارزش کالاهای پستی کمتر از کالاهای معمولی باشد، اما در سایر موارد، این کالاها از کیفیت یکسانی برخوردار باشند.

در واقع در برخی موارد، محصول معمولی و محصول پست مشابه از مواد اولیه یکسانی تشکیل شده اند و تنها تفاوت آنها در نحوه بسته بندی و قیمت آنها است. در واقع با کاهش «درآمد قابل تصرف» دیگر امکان مصرف کالا با قیمت کمتر برای فرد وجود ندارد.

محصول گیفن چیست؟

همانطور که قبلا گفته شد، طبق قانون تقاضا، قیمت و مقدار کالای مورد تقاضا رابطه معکوس دارند. یعنی با افزایش قیمت، مقدار تقاضا برای محصول کاهش می یابد و بالعکس. کالای گیفن کالایی است که با افزایش قیمت، مردم تقاضای بیشتری از آن خواهند کرد.

در واقع، کالای گیفن نوعی کالای پست است که هیچ جایگزینی ندارد. بنابراین، اثر جایگزینی برای تغییرات قیمت اعمال نمی شود. نمونه هایی از محصولات گیفن شامل نان است. با افزایش قیمت نان، فقرا بیشتر از آن استفاده می کنند که به آن پارادوکس گیفن می گویند.

ارائه فیلم آموزشی اقتصاد خرد و کلان

اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

یکی از بهترین راه ها برای مرور مفاهیم درسی در کوتاه ترین زمان ممکن، تماشای فیلم های آموزشی است. برای بررسی نمونه سوالات اقتصاد خرد و کلان کنکور ارشد می توانید از دوره آموزشی تدوین شده توسط “فرادرس” استفاده کنید. این دوره در 3 ساعت و 8 درس تهیه شده است. در این دوره می توانید کنکورهای مدیریت از سال 1389 تا 1396 را مرور کنید.

بررسی اثر قیمت و کمیت با کشش

فرض کنید صاحب یک کافه می خواهد قیمت های خود را افزایش دهد. کافی شاپ وقتی تصمیم به افزایش قیمت بگیرد باید تعیین کند که آیا درآمدش افزایش می یابد یا کاهش می یابد.

با افزایش قیمت، درآمد هر واحد فروخته شده را افزایش می دهید (اثر قیمت).

هرچه قیمت بیشتر شود، تعداد واحدهای کمتری خواهید فروخت (اثر کمی).

این دو چیز بر علیه هم کار می کنند. برای تعیین اینکه کدامیک بر دیگری برتری دارد، باید ولتاژ را در نظر بگیرید. وقتی نقطه ما کشسان باشد، درصد تغییر کمیت بیشتر از درصد تغییر قیمت خواهد بود. به عبارت دیگر، اگر قیمت را افزایش دهیم، اثر کمی بر اثر قیمت غلبه می کند و در نهایت درآمد کاهش می یابد. وقتی در نقطه غیر کشش هستیم، درصد تغییر کمیت کمتر از درصد تغییر قیمت است. به عبارت دیگر با افزایش قیمت‌ها، اثر قیمت قوی‌تر از اثر کمی خواهد بود و درآمد نیز متناسب با آن افزایش می‌یابد.

اولین چیزی که باید در نظر داشت این است که در یک نقطه کشش واحد، درآمد به حداکثر می رسد. اگر در یک نقطه کششی هستید، اثر کمیت بر اثر قیمت بیشتر خواهد بود. به عبارت دیگر با کاهش قیمت ها، درآمد حاصل از فروش واحدهای بیشتر بیشتر از درآمد از دست رفته ناشی از کاهش قیمت خواهد بود.

اگر در یک نقطه غیر کشسان هستید، اثر قیمت قوی‌تر از اثر کمیت است. یعنی با افزایش قیمت ها، درآمد حاصل از قیمت های بالاتر، درآمد از دست رفته ناشی از فروش واحدهای کمتر کالا را جبران می کند.

افزایش قیمت
کاهش قیمت

کشش‌پذیری قیمت
کاهش درآمد/مخارج
افزایش درآمد/مخارج

کشش‌ناپذیری قیمت
افزایش درآمد/مخارج
کاهش درآمد/مخارج

دقت کردید هر جا درآمدی ذکر شد به هزینه ها هم توجه داشتیم. زیرا هر هزار تومان کسب شده توسط کافی شاپ نشان دهنده هزار تومان هزینه مصرف کننده است. بنابراین، اگر درآمد کسب و کار افزایش یابد، هزینه مصرف کننده نیز افزایش می یابد.

کشش مطلق و عدم کشش مطلق چیست؟

محصولی را در نظر بگیرید که حتی اگر قیمت آن با مقدار بسیار کمی افزایش یابد، آن را نمی خرید. در واقع فروشنده این نوع کالا می داند که حتی در صورت افزایش قیمت بسیار ناچیز، هیچ واحدی از کالا را نمی فروشد. به عبارت دیگر کشش تقاضا برابر با بی نهایت است. ما این حالت را “کاملا الاستیک” می نامیم.

$$E_{D}=infty$$

qra0hoj اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

عدم کشش مطلق

بازاری را در نظر بگیرید که در آن یک شرکت می تواند به طور مداوم قیمت را بدون تغییر مقدار عرضه شده افزایش دهد. برای درک بهتر مفهوم، فرض کنید مسموم شده اید و زندگی شما در خطر است و به یک پادزهر نیاز دارید.

احتمالا تغییر قیمت واکنشی در شما ایجاد نخواهد کرد. به عبارت دیگر، مهم نیست که پادزهر چقدر هزینه دارد، شما می خواهید آن را دریافت کنید. در این شرایط، تقاضا کاملاً بی کشش است. به عبارت دیگر، در صورت افزایش قیمت، مقدار تقاضا تغییر نخواهد کرد. به عبارت دیگر کشش تقاضا صفر است.

$$E_{D}=0$$

23vatbg اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

معرفی فیلم آموزشی مدیریت رفتار مصرف کننده

mjjgah8 اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

برای آشنایی بیشتر با رفتار مصرف کننده در اقتصاد و مدیریت و موضوعات مرتبط مانند تاثیر رفتار مصرف کننده بر عرضه و تقاضا، آموزش فوق را توصیه می کنیم. این آموزش تصویری توسط “فرادرس” گردآوری شده و شامل 12 درس می باشد. این آموزش در درس اول شامل کلیات رفتار مصرف کننده خواهد بود. در درس دوم و سوم به ترتیب به مضامین ادراک و یادگیری پرداخته شده است.

مبحث انگیزش در درس چهارم پرداخته شده است. درس پنجم و ششم به ترتیب به شناخت نگرش و تغییر آن می پردازد. در درس هفتم مباحث خودپنداره و شخصیت بررسی می شود. درس هشتم در مورد تأثیر رهبران گروه و ایده است. در درس نهم و دهم به ترتیب خرده فرهنگ سنی و فرهنگ و مصرف بررسی می شود. درس 11 نوآوری و مد را پوشش می دهد و درس 12 شامل موضوعات تصمیم گیری است.

کشش نسبی چیست؟

مفهوم کشش مطلق و عدم کشش مطلق ما را به بحث کشش نسبی می رساند. به طور کلی، اگرچه هر نمودار دارای یک بخش کشسان، غیرکشسان و واحد الاستیک است، مقایسه این نمودارها به شما می گوید که کدام بازارها تقریباً به تغییرات قیمت واکنش نشان می دهند. یعنی در این بازارها وقتی قیمت تغییر می کند چه تغییراتی را در میزان عرضه یا تقاضا تجربه می کنند؟

4lz9spu اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضهکشش‌ناپذیری نسبی

tcb2i6s اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضهکشش‌پذیری نسبی

برای تعیین اینکه آیا نمودارها قابل کشش هستند یا نه، کافی است آنها را با حالت های مطلق کشش پذیری و غیرکشش پذیری مقایسه کنیم. نموداری که بیشتر شبیه یک نمودار قابل کشش مطلق به نظر می رسد، کشش پذیرتر است و بالعکس.

عوامل موثر بر کشش نسبی کدامند؟

در ادامه به صورت موردی عوامل موثر بر کشش نسبی را شرح داده ایم.

تقاضا

در دسترس بودن کالاهای جایگزین

نیاز به کالا

درآمد

عرضه

در دسترس بودن منابع

خلاقیت در تکنولوژی

موانع ورود

زمان

آخرین کلمه

عرضه و تقاضا یکی از اساسی ترین مفاهیم در علم اقتصاد و رکن مهم اقتصاد بازار است. تقاضا به مقدار محصول یا خدماتی اشاره دارد که مورد نظر خریداران است. مقدار تقاضا مقداری از محصول یا خدماتی است که مردم مایل به خرید آن با قیمت معین هستند. رابطه بین قیمت و مقدار تقاضا به عنوان رابطه تقاضا شناخته می شود. عرضه نشان دهنده مقدار کالا یا خدمات موجود در بازار است. مقدار عرضه شده مقدار محصول یا خدماتی است که تولیدکننده مایل است با قیمت معین عرضه کند. بنابراین، قیمت – یکی از مهم ترین سیگنال های اقتصادی – بازتابی از عرضه و تقاضا است.

منابع:

BCcampus Open Publishing
Oregan State University

2vwazjc اگر تکنولوژی تولید افزایش یابد منحنی عرضه

شمین شعاعی (+)

«شمین شعاعی» دانش‌آموخته اقتصاد نظری است و بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم سیاست‌گذاری‌های اقتصادی بر شیوه‌ زندگی مردم و تغییر الگوهای مصرفی آن‌ها از علاقه‌مندی‌های اصلی او است.

مطالب مرتبط

برچسب‌ها

در علم اقتصاد، عرضه و تقاضا نظریه ای است که برای توضیح قیمت ها در بازار استفاده می شود. قیمت کالاها و خدمات مختلف به تقاضای این محصولات و کمبود یا دسترسی سریع به محصولات بستگی دارد. با تجزیه و تحلیل قانون عرضه و تقاضا، می توانید نحوه عملکرد بازار را بهتر درک کنید.

در این مقاله با استفاده از نمودارها و جداول ساده به عرضه و تقاضا در اقتصاد، منحنی های عرضه و تقاضا، قیمت تعادلی و عوامل موثر بر آنها می پردازیم.

آگهی استخدام

آخرین فرصت های شغلی شرکت های معتبر را در صفحه مشاغل بررسی کنید.

قانون عرضه و تقاضا چیست؟

قانون عرضه و تقاضا یک رابطه اقتصادی بین فروشندگان و خریداران کالاهای مختلف است. تئوری عرضه و تقاضا بیان می کند که قیمت یک محصول به در دسترس بودن آن و تقاضای خریداران بستگی دارد.

این سناریو را در مورد عرضه و تقاضا تصور کنید: شما برای خرید میوه به بازار رفتید، اما سال خوبی برای برداشت سیب نبود و عرضه آن کم است. قیمت همچنان نسبت به هفته گذشته بالاتر است، اما شما افزایش را قبول کرده و آن را خریداری کنید. از طرفی در محصولات گلابی نیز وجود دارد. کشاورزان علاقه بیشتری به فروش تا جایی که می توانند قبل از فاسد شدن محصول خود دارند و در نتیجه قیمت های خود را کاهش می دهند. اما شما عجله ای ندارید و می دانید که اگر در پایان روز بازگردید ارزان تر خواهند بود.

برای بسیاری از ما به عنوان مصرف کننده، این قوانین اساسی عرضه و تقاضا بسیار آشنا هستند. در واقع، بدیهی است که محصولات فراوان ارزان هستند و محصولات کمیاب گران تر هستند، اما این مفاهیم در تجارت به روشی ظریف تر برای در نظر گرفتن مقدار محصولی که مشتری احتمالاً خریداری می کند، استفاده می شود. خرید با قیمت های مختلف، یا چه مقدار از محصولی که ارائه می دهید باید فروخته شود. چقدر برای شما هزینه دارد که سود خود را در بازار به حداکثر برسانید.

اگر محصول قیمت بالایی داشته باشد، فروشندگان مقدار بیشتری از آن را به بازار عرضه می کنند. با این حال، قیمت های بالا می تواند تاثیر منفی بر احساس خریداران در مورد محصول مورد نظر داشته باشد. اگر مشتری فکر می کند که محصول نسبت به قیمتش ارزش زیادی ندارد، می تواند محصول ارزان تری بخرد. قیمت بالاتر منجر به کاهش تقاضا می شود که به نوبه خود عرضه را کاهش می دهد.

تقاضا چیست؟

تقاضا به تعداد کالاهایی که مصرف کنندگان می خواهند بخرند و قدرت خرید با قیمت های مختلف را دارند، اطلاق می شود. تقاضا برای محصولات تا یک قیمت مشخص ثابت می ماند. با این حال، پس از این مرحله، زمانی که خریداران متوجه می شوند که محصول بسیار گران است، تقاضا کاهش می یابد.

همه ما منابع محدودی داریم و باید تصمیم بگیریم که چه چیزی دوست داریم و چه چیزی می توانیم بپردازیم. به عنوان مثال، یک مدل ساده از تقاضای بنزین را در نظر بگیرید.

به عنوان مثال، اگر قیمت بنزین 2 دلار در هر لیتر باشد، به طور متوسط ​​مردم احتمالاً 50 لیتر در هفته را دوست دارند و می خرند. اگر قیمت به 1.75 دلار در هر لیتر کاهش یابد، می توانند 60 لیتر در هفته و با 1.5 دلار در هفته 75 لیتر بنزین بخرند.

می توانید این اطلاعات را در جدول یا لیستی مانند شکل زیر قرار دهید:

23123 جدول تقاضا

با کاهش قیمت بنزین، تقاضا افزایش می یابد. برای مثال، مردم ممکن است هنگام تفریح، سفرهای غیرضروری بیشتری داشته باشند، یا شاید فقط به این دلیل که افزایش قیمت مشخصی را پیش‌بینی می‌کنند، بنزین را پر کنند. اما قیمت مانعی برای خرید است. اگر قیمت ها دوباره افزایش یابد، تقاضا کاهش می یابد.

به عبارت دیگر، بین قیمت و مقدار تقاضا رابطه معکوس وجود دارد. همانطور که در شکل 1 نشان داده شده است، به این معنی است که وقتی مقادیر را روی یک نمودار رسم می کنید، منحنی شیب منفی خواهد داشت.

23123 شکل 1

چه عواملی بر تقاضا تأثیر می گذارد؟

در اینجا به برخی از عوامل موثر بر تقاضا اشاره می کنیم:

قیمت محصول: با افزایش قیمت محصول، تقاضای مصرف کننده کاهش می یابد. مردم کالاهای ارزان‌تری می‌خرند و در عوض جایگزین‌های کم‌هزینه دیگری پیدا می‌کنند.

درآمد خریدار: درآمد خریدار تعیین کننده قدرت خرید و تقاضا برای محصول در فرآیند عرضه و تقاضا خواهد بود. افزایش درآمد باعث افزایش قدرت خرید و افزایش تقاضا می شود. در حالی که درآمد کمتر منجر به کاهش قدرت خرید و تقاضا می شود. همچنین بین درآمد و کیفیت محصول همبستگی وجود دارد. تقاضا برای کالاهای با کیفیت با افزایش درآمد افزایش می یابد. با کاهش تقاضا برای کالاهای بی کیفیت؛ با این حال، اگر درآمد کاهش یابد، تقاضا برای کالاهای با کیفیت کاهش می یابد و در نتیجه تقاضا برای کالاهای ارزان افزایش می یابد.

ترجیح خریدار: تغییرات در روندها و مدها و همچنین تغییر در آداب و رسوم اجتماعی بر سلیقه مصرف کنندگان برای خرید محصولات تأثیر می گذارد. تقاضا برای محصولات محبوب بیشتر است، اما با تغییر روند، این تقاضا به سرعت تغییر خواهد کرد.

انتظارات خریدار: اگر خریداران بر این باور باشند که محصول در آینده نزدیک کمیاب، در دسترس یا گران خواهد شد، تقاضا برای آن محصول افزایش خواهد یافت. با توجه به انتظارات خریداران، آنها محصولات بیشتری را در این زمان خریداری و ذخیره خواهند کرد. بنابراین، ارتباط واضحی بین تقاضای فعلی و قیمت‌های آتی وجود دارد.

جایگزین های موجود: در فرآیند عرضه و تقاضا، اگر یک محصول خاص گران شود، تقاضا برای محصولات جایگزین افزایش می یابد. به عنوان مثال، اگر همیشه نوع خاصی از غلات را خریداری می کنید و قیمت آن تا حد غیرقابل قبولی افزایش می یابد، احتمالاً نوع مشابه و ارزان تری از این محصول را خریداری خواهید کرد. در نتیجه، تقاضا برای غلات ارزان و در دسترس افزایش خواهد یافت.

محصولات مکمل: در مورد محصولات مکمل، افزایش قیمت یکی ممکن است منجر به کاهش تقاضا برای دیگری شود، زیرا افزایش قیمت استفاده همزمان از هر دو محصول را دشوار می کند. به عنوان مثال، اگر قیمت کارتریج چاپ دو برابر شود، استفاده از چاپگر نیز گران شده و تقاضا برای چاپگر کاهش می یابد.

اندازه بازار: اندازه بازار تعیین کننده تعداد خریدارانی است که محصولات موجود را خریداری می کنند. اگر اندازه بازار کوچک باشد، تعداد خریداران محدود و تقاضا برای کالا کاهش می یابد. با رشد بازار، خریداران بیشتری برای محصولات وجود خواهد داشت و تقاضا برای آنها افزایش می یابد. با گسترش بازار خریدار در یک گروه سنی خاص، تقاضا برای کالاهای مورد نیاز عموماً این گروه سنی افزایش می یابد. به عنوان مثال، اگر نرخ تولد در منطقه خاصی افزایش یابد، تقاضا برای غذای کودک و محصولات مشابه افزایش می یابد.

تست شخصیت شناسی

با کمک تست های خودآگاهی توانایی ها و استعدادهای خود را بشناسید.

تدارکات چیست؟

عرضه رابطه بین قیمت محصولات و خدمات و در دسترس بودن آنها در بازار است. اگر قیمت ها افزایش یابد و بالا بماند، فروشندگان برای کسب سود، محصول را در مقادیر بیشتری عرضه می کنند. عرضه به توسعه تقاضا و قیمت ها بستگی دارد و به سرعت با آنها سازگار می شود. تغییرات در تقاضا و قیمت ها ممکن است فصلی، موقت یا دائمی باشد و فروشنده باید عرضه را متناسب با آن تعدیل کند.

توجه: تغییرات عرضه به دلیل تغییر قیمت محصول توسط تامین کننده رخ می دهد. وقتی قیمت ها پایین باشد، فقط تولیدکنندگان با قیمت پایین سود می برند. بنابراین تنها تولید کننده این محصول هستند. وقتی قیمت‌ها بالاست، حتی تولیدکنندگان با قیمت بالا سود می‌برند. بنابراین، هر کسی می تواند تولید کند.

در مثال بنزین، جدول زیر نشان می دهد که تامین کنندگان مایلند 50 لیتر بنزین را به هر مصرف کننده در هفته با قیمت پایین 1.20 دلار عرضه کنند، اما اگر مصرف کنندگان هر لیتر 2.15 دلار در هفته بپردازند، تامین کنندگان 120 لیتر کمک خواهند کرد. (به یاد بیاورید که ما یک اقتصاد ساده را در نظر گرفتیم که در آن شرکت ها محصولات خود را مستقیماً به مصرف کنندگان می فروشند.)

نمودار عرضه 23123

هنگامی که قیمت افزایش می یابد، مقدار عرضه نیز افزایش می یابد. وقتی قیمت کاهش می یابد، عرضه آن نیز کاهش می یابد. این یک رابطه “مستقیم” است و منحنی عرضه دارای شیب مثبت است، همانطور که در شکل 2 نشان داده شده است.

23123 شکل 2

چه عواملی بر عرضه تاثیر می گذارد؟

عوامل زیر می توانند بر عرضه تأثیر بگذارند:

ظرفیت تولید: ظرفیت تولید مقایسه تولید محصول و ورودی منابع است. اگر تقاضای بازار افزایش یابد، تولیدکنندگان برای اطمینان از عرضه بیشتر، تولید را افزایش خواهند داد.

هزینه های تولید: هزینه های تولید هزینه هایی مانند مواد، حقوق کارکنان و خدماتی مانند آب و برق است. اگر هزینه تولید بالا باشد، قیمت محصول در بازار افزایش می یابد. اگر بازار بتواند قیمت های بالا را حفظ کند، عرضه افزایش خواهد یافت. در غیر این صورت، عرضه کاهش می یابد.

در دسترس بودن مواد: در دسترس بودن مواد اولیه ارزان قیمت می تواند به افزایش تولید و عرضه محصول کمک کند. اگر مواد خام به آسانی در دسترس نباشد یا خیلی گران باشد، تولید کاهش می یابد و بنابراین عرضه بازار کاهش می یابد.

زنجیره تامین: تولیدکننده باید در هر مرحله از فرآیند تولید، از خرید مواد اولیه تا تولید محصول و انتقال آن به مرحله مرتبط در بازار، زنجیره تامین مدیریت شده، سودآور و قابل اعتمادی داشته باشد. این به ارائه یک بازار کارآمد برای پاسخگویی به تقاضای مصرف کننده کمک می کند.

رقبا: از نظر عرضه و تقاضا، رقبا شرکت هایی هستند که محصول یا خدمات مشابهی را با قیمت یکسان تولید می کنند. اگر مشتریان گزینه‌های متفاوتی را انتخاب کنند، رقبا می‌توانند محصولات بیشتری را با قیمت‌های پایین‌تر به بازار عرضه کنند و کار را برای تجارت رقیب سخت‌تر می‌کنند. آنها می توانند تولید خود را کاهش دهند یا به محصولات دیگر تنوع دهند تا با مزیت رقابتی کسب شده، نتیجه بهتری در بازار داشته باشند.

از عرضه و تقاضا برای تعیین مقدار و قیمت محصول استفاده کنید

اگر تامین کنندگان بخواهند محصولات خود را با قیمت بالا بفروشند و مشتریان بخواهند آنها را با قیمت پایین بخرند، چگونه قیمت محصول یا خدمات خود را تعیین می کنید و چگونه می دانید که چه مقدار موجودی باید از آن محصول داشته باشید؟

بیایید به مثال بنزین برگردیم. اگر شرکت های نفتی بخواهند بنزین خود را با قیمت 2.15 دلار در لیتر بفروشند، آیا فروش خوبی خواهند داشت؟ احتمالا نه. اگر آنها با قیمت کمتری بفروشند، مثلاً 1.20 دلار در هر لیتر، فروش بیشتری خواهند داشت زیرا مشتری راضی تر است، اما آیا سود کافی و عرضه کافی برای پاسخگویی به تقاضای بیشتر مشتریان خواهند داشت؟ هنوز هیچ.

برای تعیین قیمت و کمیت محصولات در بازار به قیمت فروش نیاز داریم که در آن تقاضای مشتری برابر با مقداری باشد که عرضه کننده آماده عرضه است. این مفهوم “تعادل بازار” نامیده می شود. ایده اصلی بازار آزاد این است که قیمت‌ها و مقادیر به طور طبیعی و در تعادل تغییر می‌کنند که بازار را ثابت نگه می‌دارد.

قیمت تعادلی چقدر است؟

قیمت تعادلی نقطه ای است که منحنی های عرضه و تقاضا در نمودار تلاقی می کنند. قیمت تعادلی قیمتی است که تولیدکنندگان و خریداران آن را منطقی و سودآور می دانند.

در نقطه تعادل، تولید کننده می تواند به تعداد مورد نیاز محصول تولید کند و خریدار می تواند تمام محصولات مورد نیاز را خریداری کند. بسیاری از شرکت ها نقشه های عرضه و تقاضا را ترسیم می کنند تا مشخص کنند چه تعداد محصول و با چه قیمتی تولید کنند. در این مرحله، تقاضا برای یک محصول برابر با عرضه آن مقدار محصول است. این بدان معنی است که هیچ مازاد یا کمبودی در محصولات وجود ندارد.

کمبود زمانی رخ می دهد که تقاضا بیش از عرضه باشد. به عبارت دیگر، زمانی که قیمت بسیار پایین است. البته کمبود باعث افزایش قیمت می شود، زیرا مصرف کنندگان برای خرید محصول رقابت می کنند. در نتیجه، کسب و کارها ممکن است برای جذب مصرف کنندگان از عرضه خودداری کنند. بنابراین می توانند قیمت ها را افزایش دهند.

مازاد زمانی رخ می دهد که قیمت بسیار بالا باشد و تقاضا کاهش یابد، حتی اگر محصول در دسترس باشد. مصرف کنندگان ممکن است شروع به استفاده کمتر از محصول یا خرید محصولات جایگزین کنند. برای از بین بردن مازاد، تامین کنندگان قیمت های خود را پایین می آورند و مصرف کنندگان دوباره شروع به خرید می کنند.

در مثال بنزین، قیمت تسویه بازار 1.5 دلار در هر لیتر و عرضه 75 لیتر در هفته برای هر مشتری است. همانطور که در شکل 3 نشان داده شده است، این نشان دهنده نقطه ای است که منحنی های عرضه و تقاضا در آن تلاقی می کنند. بازار به طور طبیعی به سمت این تعادل حرکت می کند و زمانی که عرضه و تقاضای کل تغییر می کند، نقطه تعادل نیز حرکت می کند.

23123 شکل 3

کشش قیمت

هنگام در نظر گرفتن قیمت برای محصول یا خدمات خود، به یاد داشته باشید که همه محصولات یکسان رفتار نمی کنند. میزانی که تقاضا برای محصول شما بر قیمت تأثیر می گذارد، کشش قیمتی تقاضا نامیده می شود.

محصولات با قیمت ثابت عموماً کالاهایی هستند که مردم همیشه مایل به خرید آنها هستند، اما معمولاً فقط برای یک مقدار ثابت. برق نمونه‌ای از یک محصول با قیمت ثابت است: اگر شرکت‌های برق هزینه برق را کاهش دهند، مصرف‌کنندگان بعید به نظر می‌رسند که برق بیشتری را در خانه مصرف کنند زیرا به بیش از آنچه که نیاز است نیاز ندارند. اما اگر قیمت برق افزایش یابد، مردم همچنان به آن نیاز خواهند داشت و تقاضا کاهش چشمگیری نخواهد داشت.

البته تقاضا برای چیزهای غیر ضروری و تجملاتی مانند غذا خوردن در بیرون بسیار متغیر است. وقتی یک رستوران قیمت های خود را افزایش می دهد، مشتریان دیگر به آن رستوران نمی روند.

بنابراین، اگر تقاضا برای محصولات یا خدمات ارائه شده توسط کسب و کار شما در نوسان است، ممکن است بخواهید به جای افزایش قیمت، راه های دیگری را برای افزایش درآمد خود در نظر بگیرید. به عنوان مثال، روش های صرفه جویی در مقیاس (اقتصاد مقیاس) یا بهبود کارایی تولید.

تکامل عرضه و تقاضا

همانطور که دیدیم، تغییر قیمت معمولاً منجر به تغییر در تقاضا یا عرضه می شود، اما چه اتفاقی می افتد که در بلندمدت تغییر قیمت داشته باشیم؟

به مثال بنزین برگردیم. اگر در بلندمدت افزایش قیمت بنزین داشته باشیم، ساختار تقاضا تغییر می کند. مردم برای رسیدن به محل کار، استفاده از دوچرخه یا خرید وسایل نقلیه ای که بنزین کمتری مصرف می کنند، بیشتر پیاده روی می کنند. در نتیجه، یک جابجایی بزرگ در تقاضای کل و یک تغییر بزرگ در منحنی تقاضا رخ می دهد. هنگامی که تقاضا تغییر می کند، نقطه تعادل نیز تغییر می کند.

از شکل 4 می بینید که مطابق شکل 1، منحنی تقاضا برای شماره 2 با منحنی تقاضا برای شماره 1 متفاوت است. در هر قیمت فروش، تقاضای کل کمتر است و باعث جابجایی منحنی به چپ می شود.

23123 شکل 4

ممکن است تغییر مشابهی برای پیشنهاد رخ دهد. هنگامی که عرضه کاهش می یابد، منحنی عرضه به سمت چپ تغییر می کند. با افزایش عرضه، منحنی به سمت راست تغییر می کند. این تغییرات بر نقطه تعادل تأثیر می گذارد.

در مثالی که قبلا ذکر شد، فرض کنید هزینه های حفاری افزایش می یابد و شرکت های نفتی عرضه بنزین به بازار را کاهش می دهند (عرضه 2). با توجه به شکل 5، نتیجه یک قیمت تعادلی بالاتر خواهد بود.

23123 شکل 5

می‌توانید از منحنی‌های عرضه و تقاضا مانند این مثال استفاده کنید: تأثیر احتمالی تغییرات قیمت را برای خدمات و محصولات خود ارزیابی کنید و بررسی کنید که چگونه تغییرات در عرضه و تقاضا ممکن است بر تجارت شما تأثیر بگذارد. .

استخدام مهندس برق

آخرین فرصت های شغلی شرکت های معتبر را در صفحه مشاغل بررسی کنید.

منبع: 23123indeed.com 23123mindtools.com

نظرات

نظرتان را با ما به اشتراک بگذارید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *