فروپاشی عصبی یک اختلال پزشکی نیست، بلکه نوعی بحران روانی است. فردی که دچار حمله عصبی است معمولا استرس، اضطراب و حتی افسردگی شدید را تجربه می کند. در هر صورت بیمار نمی تواند به راحتی زندگی روزمره خود را دنبال کند. در این مقاله در مورد ماهیت حمله عصبی و جنبه های مختلف آن مانند علل این بیماری و همچنین راه های درمان آن صحبت خواهیم کرد.
فروپاشی عصبی چیست؟
فروپاشی عصبی یک اصطلاح مبهم از نظر معنی است که اغلب در جامعه یا رسانه ها به آن اشاره می شود. از طرفی علیرغم اینکه این ترکیب یک اصطلاح پزشکی نیست، به مرور زمان معنای منفی پیدا کرده است.
شکست عصبی را نمی توان به یک بیماری جسمی یا پزشکی نسبت داد. این تجربه عجیب اغلب زمانی اتفاق می افتد که شما تحت فشارهای جسمی و روحی زیادی هستید و نمی توانید به راحتی به یک موقعیت متعهد شوید. در نتیجه عملکرد روزانه فرد در حین اجرای فعالیت هایش مختل می شود. به عبارت ساده تر، فرد احساس می کند که از نظر جسمی، روحی و روانی استرس زیادی را متحمل شده است.
هنگامی که یک بحران روانی رخ می دهد، واکنش شما به استرس ممکن است شبیه به سایر اختلالات و بیماری های پزشکی باشد. با این حال، افسردگی و اضطراب شایع ترین اختلالات مرتبط با شکست عصبی هستند. از سوی دیگر، اختلالی به نام اختلال سازگاری نیز با فروپاشی روانی همراه است. این وضعیت معمولاً در اثر واکنش به یک رویداد استرس زا یا ناگوار ایجاد می شود.
با تجربه یک فروپاشی روانی، فرد احساس می کند که کنترل خود را از دست می دهد. برخی از رویدادها یا تغییرات در زندگی را می توان دلایلی برای ایجاد استرس در یک فرد در مقیاس بزرگ در نظر گرفت. تصور کنید که در هنگام تغییر شغل یا حتی از دست دادن یک شغل خوب، یک فرد می تواند تمام احساسات منفی مانند ترس، اضطراب، اضطراب، عصبانیت و افسردگی را یکباره تجربه کند. ممکن است درمانده باشید و در برخی موارد افراد حتی ممکن است احساس خفگی یا تنگی نفس کنند. عواملی که باعث می شوند ما پاسخ های استرس قوی داشته باشیم شامل موارد زیر است:
سابقه شخصی یا خانوادگی اختلالات اضطرابی وجود یک بیماری یا تشدید یک اختلال پزشکی که ممکن است بر توانایی فرد در انجام وظایف تأثیر بگذارد وجود یک اختلال روانی که با رویدادهای جاری تشدید می شود.
فرو پاشی عصبی را باید جدی گرفت؛ چراکه امکان دارد تا فعالیتهای روتین یک فرد به درستی انجام نشود
فروپاشی عصبی را باید جدی گرفت. زیرا ممکن است فعالیت های روتین فرد به درستی انجام نشود. از سوی دیگر باید این واقعیت را جدی بگیریم که هر فردی به شیوه خود با استرس ها و اضطراب های زندگی خود مقابله می کند. برخی افراد راحت تر از دیگران با موقعیت های استرس زا کنار می آیند. با این حال، زمانی که قدرت انجام کارهای روزانه خود را ندارید، زنگ خطر به وضوح به صدا در می آید و باید از متخصصان یا روانشناسان مجرب کمک بگیرید. برای این کار معمولا مراکز کاری وجود دارد که افراد مختلف می توانند با تماس با شماره ای خاص به صورت ناشناس با یک متخصص صحبت کنند. گفتار درمانی یکی از ساده ترین راه ها برای کمک به این دسته از افراد در نظر گرفته می شود.
نشانه های شکست عصبی
علائم و نشانه های شکست عصبی از فردی به فرد دیگر متفاوت است و هر چه فرد عمیق تر درگیر این بیماری باشد، علائم شدیدتر خواهد بود. با این حال، علائم و نشانه های شکست عصبی را می توان به چند دسته کلی تقسیم کرد:
نشانه های بی علاقگی به زندگی
از دست دادن کار برای چند روز یا به دلیل بیماری نادیده گرفتن رویدادهای اجتماعی یا رویدادهای تقویم تمایل به یک سبک زندگی نامناسب، مانند خوردن غذاهای ناسالم، کم خوابی یا ناتوانی در به خواب رفتن، بهداشت نامناسب و ورزش نکردن از دست دادن انگیزه برای انجام کارها، بسیاری از سرگرمی ها و هر چیزی که می تواند شما را خوشحال کند بی میلی به ترک خانه یا بودن با دیگران.
علائم افسردگی
احساس غم و اندوه شدید، ناامیدی یا احساس شدید اضطراب، خستگی روانی، حساسیت بالا و جرقه های ناراحتی روانی هنگام تمرکز افکاری مانند آسیب رساندن به خود یا حتی خودکشی.
علائم اضطراب
احساس درد، ترس و ناراحتی، کابوس های مکرر، ناتوانی در حفظ آرامش و خونسردی، استفراغ، ضربان قلب نامنظم، تعریق یا سردی دست ها، سرگیجه، درد شکم، لرزش، مشکل تنفسی
سایر علائم سلامت روان
حمله پانیک، پارانویا، توهمات متعدد، خاطرات اتفاقات تلخ و ناخوشایند در گذشته (نوعی اختلال استرس پس از سانحه)
علل شکست عصبی
برای برخی از استرس ها، تعیین علت دقیق غیرممکن است. زیرا برای آنها لازم است یک تجارت چند جانبه تصور شود. با این حال، برخی از دلایل خاص استرس که می تواند منجر به یک وضعیت حاد و دشوار شود عبارتند از:
مصیبت ها و حوادث بسیار بدی که برای یک فرد اتفاق می افتد. مانند مرگ عزیزان، طلاق، از دست دادن خانه یا سایر حوادث مالی و اقتصادی، مشکلات خانوادگی یا درگیری های شخصی که در روابط عاشقانه ایجاد می شود، اضطراب و استرس ناشی از کار یا سایر اختلالات مربوط به کار، مدرسه یا دانشگاه، بیماری و اختلالات مزمن یا جدی پزشکی وجود شرایط پزشکی، کمبود خواب و/یا ناتوانی در آرام ماندن
با همه این تفاسیر، هر فردی از نظر ذهنی و شخصی منحصر به فرد است و به همین دلیل نمی توان حدود خاص علل را تعیین کرد; شاید در بسیاری از موارد ترکیبی از این علل باعث یک حمله عصبی شود.
نحوه تشخیص حمله عصبی
متخصص یا روانشناس مربوطه چند سوال کلی از فرد می پرسد. پس از بررسی پاسخ به این سوالات می توان نتیجه گرفت که آیا بیمار دچار حمله عصبی شده است یا خیر:
سوال در مورد سابقه پزشکی فرد یا خانواده. بررسی مداخلات پزشکی فعلی تقاضا برای سایر مصرفهای انسانی، مانند مکملهای دارویی، ویتامینها و محصولات گیاهی. تقاضا برای مصرف مواد شیمیایی یا الکل. وخامت باعث شکست عصبی شد، صحبت از علائم روانی و این سوال که اخیراً در زندگی فرد چه اتفاقی افتاده است.
در صورت وجود شرایط روانی وخیم بیمار، متخصص ممکن است او را به روانشناس یا روانپزشک ارجاع دهد تا مشکلات مربوط به عواطف و رفتار فرد به صورت تخصصی و ویژه شناسایی شود و سپس مراحل اساسی و مهم انجام شود. برای از بین بردن آنها انجام می شود. حل این مشکلات روحی
نحوه درمان حمله عصبی
درمان اصلی استرس رفتاری و فروپاشی عصبی گفتار درمانی است. شکل رایج روان درمانی، درمان شناختی رفتاری یا به اختصار CBT است. هدف درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس و اضطراب حاد با تغییر طرز تفکر، احساس و رفتار است. در طول فرآیند CBT، می توانید:
علائم خود را مورد بحث قرار دهید و احساسات خود را توصیف کنید. نگاهی عمیق تر به عوامل استرس زا خود بیندازید تا نحوه برخورد با آنها را بهتر درک کنید. یاد بگیرید که چگونه افکار و رفتارهای خود را شناسایی، ارزیابی مجدد و تغییر دهید. از مهارت های حل مسئله برای آموزش نحوه سازگاری استفاده کنید. با مشکلاتی که پیش رو دارید، یاد بگیرید چگونه آرامش و آرامش ذهنی را حفظ کنید.
روانپزشک شما ممکن است دارویی برای کمک به مدیریت اضطراب، مشکلات خواب و افسردگی تجویز کند.
اگر دچار حمله عصبی شدم چه کار کنم؟
شاید بهترین و مطمئناً ساده ترین راه حل برای مقابله با یک موقعیت استرس زا که به شما تحمیل شده است، ترک موقت محیط باشد. البته اگر این امکان را داشته باشید که به صورت شخصی و البته قانونی این کار را انجام دهید! شما باید برای مدت کوتاهی خود را از این وضعیت جدا کنید و برای چند لحظه به خود کمک کنید تا ذهن و بدنتان احساس آرامش کند.
شاید بهترین و صد البته راحتترین راه حل برای مدیریت یک موقعیت استرسزایی که به شما تحمیل شده، خروج از محیط به صورت موقت باشد
تمرینات تنفس عمیق را جدی بگیرید و هر از چند گاهی این تکنیک ها را تمرین کنید که با جستجوی گوگل به راحتی پیدا می شوند. به طور کلی، سعی کنید هوای زیادی را از طریق بینی به داخل ریه ها بکشید، آن را حداقل سه ثانیه نگه دارید و سپس به آرامی از طریق دهان بازدم کنید. چندین بار انجام منظم این روش می تواند اعصاب را آرام کند.
اگر هیچ ایده ای نمی تواند شما را آرام کند و فروپاشی عصبی هر روز بدتر می شود، توصیه می شود برای بهبود وضعیت روحی خود با یک مشاور یا روانشناس صحبت کنید.
برای جلوگیری یا کاهش خطر حمله عصبی چه کنم؟
نکات زیادی وجود دارد که به شما کمک می کند سبک زندگی خود را تغییر دهید. در حالی که توصیههای این مقاله نمیتواند به طور کامل از استرس، اضطراب یا افسردگی ناخواسته و کنترل نشده جلوگیری کند، پیروی از این توصیهها میتواند شدت، شدت و دفعات شکستهای عصبی را به میزان قابل توجهی کاهش دهد:
استراتژی هایی برای آرامش یاد بگیرید
تکنیک های تنفس، مدیتیشن، یوگا و تمرینات معنوی را تمرین کنید. همچنین انجام تکنیک های مختلف ماساژ برای شل شدن عضلات بسیار مهم است. روی چیزها یا چیزهایی که می تواند شما را آرام کند تمرکز کنید و فکر کنید.
مراقب باش
رژیم غذایی و عادت استراحت بسیار خوبی داشته باشید و حداقل 5 روز در هفته هر روز 30 دقیقه ورزش کنید (پیاده روی یک تمرین عالی است). از مصرف مواد مخدر، نوشیدنی های الکلی و مقادیر زیاد کافئین (قهوه، چای و شکلات) خودداری کنید. زیرا این غذاها می توانند استرس زیادی را در بدن شما ایجاد کنند.
سازماندهی کنید و در همان زمان به خودتان استراحت بدهید
سعی کنید کنترل زندگی خود را به دست بگیرید. لیستی از کارها و کارهای روزانه خود تهیه کنید و آنها را اولویت بندی کنید. حتما استراحت خوبی داشته باشید؛ به عبارت دیگر هر ساعت حداقل پنج دقیقه استراحت کنید. در پایان هر روز، دستاوردهای خود را مرور کنید. اگر نمی توانید همه چیز را در لیست کارهای روزانه خود داشته باشید، خودتان را مورد ضرب و شتم قرار ندهید. لیست کارهای خود را به طور منظم به روز کنید. خوب بدانید که هر روز فرصتی برای شروعی تازه و فرصتی جدید است.
مشورت کردن
برای مقابله و یادگیری راه های بیشتر برای مقابله با استرس، اضطراب و افسردگی، بهتر است با یک روانشناس یا مشاور صحبت کنید. می توانید در مورد نحوه مدیریت زندگی خود با این افراد مشورت کنید.
حمله عصبی چقدر طول می کشد؟
به نظر می رسد که پاسخ بدن شما به استرس و شکست عصبی یک اختلال با زمان محدود است که توسط عوامل خارجی ایجاد می شود. واکنش شما به یک حادثه احتمالاً با ترکیبی از استرس، افسردگی و ناتوانی در سازگاری و کنار آمدن مشخص می شود.
هیچ کس نمی تواند با قاطعیت بگوید که حمله عصبی چقدر طول می کشد. همه افراد متفاوت هستند و به همین دلیل، زندگی هر فرد دارای محرک های استرس زا منحصر به فردی است و بر این اساس، هر فردی توانایی خود را برای مقابله با محرک ها دارد. البته اگر اختلال استرس شما به طور دقیق تشخیص داده شود، عوامل استرس زا به طور دقیق شناسایی شده و درمان مناسب دریافت خواهید کرد. در این صورت، علائم شما احتمالا ظرف شش ماه ناپدید می شوند. با این حال، از دست دادن عزیزان یا عزیزان از این قاعده مستثنی است و بهبودی بیشتر طول می کشد.
چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟
زمانی که احساس می کنید دیگر نمی توانید با استرس و مشکلات زندگی خود کنار بیایید، بهتر است به جای تلاش زیاد و بیهوده به یک متخصص مراجعه کنید. در این صورت، ممکن است خود را در مقطعی از زندگی خود بیابید که کنترل وضعیت شما به وضوح در دست شما نیست. یک مشاور، چه روانشناس یا روانپزشک، می تواند نشانه هایی را در زندگی شما تشخیص دهد و سپس به شما کمک کند.
اقدامات لازم برای کمک به فردی که دچار حمله عصبی شده است
راههایی برای کمک به فردی که از حمله عصبی رنج میبرد وجود دارد که میتوان آنها را به شرح زیر خلاصه کرد:
گوش دادن به کسانی که دوستشان داریم یکی از ساده ترین و در عین حال مهم ترین چیزهاست. با احساسات آنها همدردی کنید: برای مثال، می توانید در حین انجام بسیاری از کارهای روزمره با یک فرد همدلی کنید. پیشنهادهای خود را ارائه ندهید: به جای توصیه به فردی که از نظر روحی و روانی ناپایدار است، بهتر است از او بخواهید تا اینکه بتوانید به او کمک کنید. تشویق فرد به کمک گرفتن از روانشناسان: بهتر است فرد را به کمک گرفتن از متخصصان تشویق کنید. البته این رویه باید با آرامش و خونسردی ارائه شود تا فرد برای مراجعه به روانشناس احساس نکند با او دعوا می کنید. تماس با روانشناس در مواقع اضطراری: اگر فردی احساس آسیب به خود کرد یا افکار خودکشی داشت، بهتر است در اولویت با روانشناس یا گروه پشتیبانی تماس بگیرد. در این شرایط فرد قادر به تفکر عادی نیست و بنابراین بهتر است دیگران برای نجات بیمار تلاش کنند.
اختلال روانی با شکست عصبی؛ تفاوت زمین تا آسمان!
مقوله روانشناختی «فروپاشی روانی» اغلب به اشتباه توسط عموم به عنوان «فروپاشی عصبی» بیان میشود و در بسیاری از متون مشاهده شده است که نویسندگان این دو اصطلاح را به جای یکدیگر به کار میبرند. در حالی که یک فروپاشی ذهنی اغلب به عنوان موقعیتی درک می شود که در آن شخص ارتباط خود را با واقعیت از دست می دهد و به وضوح توهم، هذیان و بدبینی را تجربه می کند. در این شرایط بیمار باید در اسرع وقت با داروها و راهکارهای روانپزشکی درمان شود تا آسیبی به خود و دیگران وارد نشود. و این در حالی است که در یک حمله عصبی فرد ارتباط خود را با واقعیت از دست نمی دهد. در این سناریو فرد تنها توانایی مقابله و سازگاری با استرس های زندگی خود را از دست می دهد و در نتیجه انجام فعالیت های روزمره مانند خوابیدن، غذا خوردن و حتی برقراری ارتباط با افراد دیگر برای او سخت و خسته کننده می شود. بنابراین بهتر است قبل از استفاده از دو ترکیب «شکستگی ذهنی» و «فروپاشی عصبی» در مورد علل و مکانیسم آنها خوب فکر کنید و سپس از این دو ترکیب برای شرح حال بیمار استفاده کنید.